ورزشگاه آزادی با طعم واقعی!

    •••••  شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ — ۱۴:۳۸ کد مطلب : 175347/a   

به گزارش تحلیل ایران ،ورزشگاه آزادی، دیروز، ۲۹ فروردین ۱۴۰۴، شاهد یک اتفاق ویژه بود، جایی که در جریان دیدار حساس پرسپولیس و سپاهان در لیگ برتر ایران، سکوها به تسخیر تماشاگرانی درآمد که حضورشان نه‌تنها رنگ و بویی تازه به این آوردگاه قدیمی بخشید، بلکه روایتی متفاوت از آنچه معمولاً در فوتبال می‌بینیم، خلق کرد.روز گذشته، به دلایل انضباطی، تنها زنان اجازه حضور در ورزشگاه را داشتند و سکوهای آزادی، پر شد از هواداران سرخپوش پرسپولیس و زردپوش سپاهان. اما آنچه این روز را خاص کرد، نه نتیجه مسابقه و نه حتی هیجان درون مستطیل سبز، بلکه حال‌وهوای منحصربه‌فردی بود که زنان به این فضا آوردند: فضایی که بیش از هواداری، رنگ و بوی کنجکاوی، کشف و تجربه ناشناخته‌ها داشت. اولین نکته‌ای که به چشم می‌خورد صف مردانی بود که به‌عنوان راننده خانواده‌های خود را به ورزشگاه آزادی رسانده بودند و بلاتکلیف در خیابان‌های اطراف ورزشگاه به دنبال جای پارک بودند و این مساله نشان از آن می‌داد هنوز برای حضور در ورزشگاه آزادی چالش‌های حمل‌ونقلی وجود دارد و هواداران بیشتر باید با خودروهای شخصی مراجعه کنند.

 

وقتی قدم به ورزشگاه گذاشتم، انتظار داشتم با شور و هیجان همیشگی هواداران فوتبال روبه‌رو شوم؛ شعارهای هماهنگ، پرچم‌های افراشته و چشم‌هایی که لحظه‌به‌لحظه بازی را دنبال می‌کنند. اما اینجا، داستان دیگری در جریان بود بی‌نظمی سردرگمی بیشتر به چشم می‌خورد، وسایل ممنوعه‌ای که نباید همراه خانم‌ها می‌بود هیچ جا اعلام نشده و بسیاری از این وسایل یا به گوشه‌ای پرت می‌شدند یا باید به خودروها منتقل می‌شدند یا دست راننده اتوبوس‌های امانتدار سپرده می‌شد که هر کدام دردسر خودش را داشت اما برخورد با روی خندان خانم بازرس که از نیروهای یگان ویژه بود، با دختران زنان تلخی سردرگمی قبل را کمی می گرفت.انگار بسیاری از زنانی که امروز سکوهای خراب و صندلی‌های ناقص آزادی را پرکرده بودند، نه برای تماشای یک مسابقه فوتبال، بلکه برای تجربه یک‌لحظه آمده بودند. دختری با روسری سرخ، با لبخندی پر از هیجان به دوستش می‌گفت: «باورم نمی‌شه بالاخره توی آزادی‌ام!» آن‌طرف‌تر، زنی میان‌سال با لباس زرد سپاهان، دوربین گوشی‌اش را به سمت سکوها گرفته بود و انگار می‌خواست هر لحظه از این فضا را ثبت کند. او نه برای بازی، بلکه برای خودش آمده بود.

 

در همه این ساعات و لحظه‌ها سؤال هایی در ذهنم مرور می‌شد: «فرهنگ حضور بانوان در ورزشگاه‌ها از کجا به ما رسید؟»، «آیا استادیوم رفتن برای زن ایرانی جایگاه و منزلتی می‌آورد که بخواهد در سبد تفریحاتش قرار بگیرد؟»، «این عطش عکاسی از نشستن در این صندلی‌های تعمیر شده که هنوز هم خرابند، برای بانوان و دختران ایرانی از کجا آمده؟»، «بازی بازیکنان تیم‌های پرسپولیس و سپاهان، امروز که تنها بانوان در جایگاه تماشاچی در ورزشگاه آزادی تهران نشسته‌اند چه تفاوتی با روزهای دیگرش می‌کند؟»، «حالا هم که ورزشگاه آزادی در انحصار بانوان تماشاچی است، در اینترنشنال و رسانه‌های هوچی گر خبری می‌شود؟» و...فوتبال، برای بسیاری از تماشاگران در سراسر جهان، اتفاقی پر از تعصب است. تحلیل‌های لحظه‌ای و غرق‌شدن در جادوی ۹۰ دقیقه و خیلی چیزهای دیگر هیجان وصف‌ناپذیری را برای علاقمندانش به ارمغان دارد. اما امروز، در آزادی، اولویت زنان حاضر در ورزشگاه، انگار چیزی فراتر از این بود زنانی که با اعلام هوشمندانه فدراسیون فوتبال که حضور کودکان زیر 10 سال را رایگان کرده بودند اغلب کنار فرزندانشان بود تا زمان بیشتری وقت مادر و فرزندی را تجربه کنند...بسیاری از زنان تنها برای این در ورزشگاه حضور داشتند که ببینند «چه حسی دارد؟» ایستادن روی سکوها، فریادزدن، خندیدن و حتی فقط تماشاکردن! جالب است که بسیاری از آن‌ها نام بازیکن‌های معروف را هم نمی‌دانستند و از قوانین اولیه فوتبال هم خبر نداشتند. حتی نوع نشستن و حضور در ورزشگاه را بلد نبودند و فکر می‌کردند مانند سینما باید بر اساس شماره روی صندلی بنشینند.

 

یکی از تماشاگران، در گفت‌وگویی کوتاه، به من گفت: «فوتبال؟ آره، قشنگه، ولی من امروز اومدم ببینم این‌جا چه شکلیه. این همه‌سال فقط از تلویزیون دیدم.» این جمله، شاید خلاصه‌ای از حس و حال غالب امروز بود. اما حواشی که در چند سال اخیر بر سر حضور و عدم حضور زنان به ورزشگاه ایجاد کرد، بیشتر بانوان را به سمت «این آزادی!» کشاند. وقتی با خانمی حدود ۴۰ساله صحبت می‌کردم که بدانم «آیا خودش ورزش می‌کند؟» با پاسخ منفی روبه‌رو شدم. از خانمی حدود 30 سال پرسیدم: «اگر بازی فوتبال بانوان بود، برای هواداری به ورزشگاه می‌روی؟» گفت: «نه فقط احمدم ببینم اینجا چه خبره.» گروهی از دختران جوان با پرچم‌های سرخ هم دائم در حال گرفتن سلفی بودند و انگار برایشان مهم نبود که بازی در چه دقیقه‌ای است. شاید برای بسیاری از هواداران فوتبال، ورزشگاه جایی برای تخلیه هیجانات و دنبال‌کردن تاکتیک‌های بازی باشد، اما روز گذشته زنان در استادیوم صدهزارنفری آزادی، فضا را به‌جای بیشتر تبدیل کردند: «یک میدان اکتشاف!» آنها فقط تماشاگر نبودند، بلکه کاشفانی بودند که در حال ثبت اولین‌ها در دفتر خاطراتشان بودند.

 

نکته حائز اهمیت هم آنکه متأسفانه بازهم مسئولان فرهنگی در خواب بودند و هیچ برنامه‌ای برای حضور این همه خانم در یک مکان را نداشتند. در بهترین مکانی که زن‌ها و دختران، این محورهای اصلی خانواده حضور خوبی داشتند. حتی در قبل از شروع بازی که نیروهای جان‌برکف ارتش جمهوری اسلامی به مناسبت روز ارتش برنامه‌ای را اجرا کردند صدایش به گوش سکوها نرسید و خیلی از خانم‌ها می‌پرسیدند نیروهای ارتش اینجا چه می‌کنند؟ حال‌آنکه مانند تمام نقاط حساس و مکان‌های پرهیاهو و پرحضور بانوان، باز هم دشمنان و معاندان در بینمان حضور داشتند و با سردادن شعارهای هنجار شکنانه سعی داشتند تا جو تونل‌های ورزشگاه را به نفع خودشان بچرخانند. اینجا کسی نبود که بنویسد. اینجا کسی نبود که بگوید. اینجا برای معاندین بهانه‌ای پیدا نشد اما مانند همیشه این چهل و اندی سال جا برای افتخار به ایران عزیزمان باز بود. افتخار به اهمیت‌دادن به نیازهای بانوان و حتی درخواست‌های کوچکی که شاید بود و نبودش جایی از زندگی‌مان، از اقتصادمان، از سیاستمان و از خیلی چیزهای مهممان را پر نخواهد کرد. اما همچون همیشه مشت محکمی به دهان یاوه‌گویان معاند بود. اینجا جای دیگری برای نشان‌دادن «آزادی» به بانوان بود.