به گزارش تحلیل ایران ،این خانه چهل و اندی سال است عطر مهمانی امیرالمومنین از آن برمیخیزد؛ خانهای با درهایی همیشه گشوده به روی «همه». از غریبه تا آشنا، از کارتنخواب تا دکتر. از باحجاب تا بیحجاب.
این خانه و خانواده، غدیر را به نام خود زدهاند و عشق به علی (ع)، ریسمان پیوندی است که در این جشن چهل ساله، دهها و صدها نفر را گرد هم آورده است. امسال، حتی در سایه حمله رژیم صهیونیستی، این سنت دیرینه همچنان با صلابت پابرجاست.
*وقتی زنگ خانه بیخبر به صدا درآمد
ماجرای این میزبانی بینظیر، ۴۰ سال پیش، قبل از تولد «سیده طیبه خدابخشی»، دختر خانواده، در سال ۱۳۶۳ آغاز شد.
بهخاطر مأموریت پدر خانواده چند سالی در سنندج اقامت داشتند که صدای زنگ خانه، سحرگاه عید غدیر به صدا در آمد. مهمانانی ناخوانده و بی هماهنگی قبلی، برای تبریک عید هجوم آوردند.
مادر، در میان خوابآلودگی و تعجب، فقط توانست رختخوابها را جمع کند و سماور را روشن کند. همان روز، جرقه یک سنت ۴۰ ساله زده شد؛ سفرهای به نام علی که هر سال گستردهتر و پرشورتر میشود.
از آن روز به بعد، این مهمانی خودجوش، شهر به شهر با خانواده خدابخشی سفر کرد؛ از سنندج به ارومیه، از فردیس به تهران، و در هر خانهای که ساکن شدند، درهایشان به روی مهمانان امیرالمؤمنین باز بود.
*گسترش مهمانی؛ از دیدار تا جشن باشکوه
آن غافلگیری اولیه، زمینهساز آمادگیهای بیشتر در سالهای بعد شد. کمکم دیدار و بازدیدهای اولیه، به یک جشن تمامعیار تبدیل شد. پدر تصمیم گرفت سفرهای مفصلتر پهن کند و علاوه بر ناهار، برنامههای دیگری هم به آن اضافه شد؛ قصههای آموزنده از زندگی امام علی (ع)
و قضاوتهایشان، دفزنی، مسابقات چالشی و حرکتی برای بزرگسالان و کودکان.
با بازگشت به تهران در سال ۷۰، این مهمانی شکل رسمیتری به خود گرفت و با ارسال کارت دعوت و پستال برای اقوام آغاز شد. جالب اینجاست که برای جذب بچهها، کتاب و اسباببازی فرستاده میشد و این بچهها بودند که کمکم والدین خود را به این جشن میکشاندند.
*معجزه غدیر؛ جشنی که هرگز متوقف نمیشود!
با گذشت چهار دهه، این مهمانی به قدری ریشهدار شده که حتی غیبت پدر یا مادر هم مانع برگزاری آن نمیشود. اقوام و دوستان خود را موظف به برپایی مراسم میدانند. حتی در دوران کرونا که همه در خانهها محصور بودند، خانواده خدابخشی دست از میزبانی نکشیدند و با ابتکاری
خلاقانه، بستههای هدیه شامل پودر کیک، شکلات، کتاب و اسباببازی را برای مهمانانشان ارسال کردند. این بستهها همراه با یک مسابقه آنلاین بود که حس نزدیکی و مشارکت را در میان مهمانان حفظ میکرد. این تعهد و پشتکار نشان میدهد که جشن غدیر برای خانواده خدابخشی، از
عید نوروز هم بزرگتر و مهمتر است.
*خانه اجارهای اما با صفا
نکته جالب اینجاست که برای خانواده خدابخشی، اولین معیار در انتخاب خانه برای اجاره، همیشه این بوده که «آیا مهمانان غدیر در اینجا جا میشوند؟»
حتی اگر فضای کافی نداشته باشند، از ماهها قبل با همسایهها هماهنگ میکنند تا پارکینگ یا فضاهای مشترک را برای میزبانی ۲۰۰-۱۵۰ نفر مهمان آماده کنند. خانه تکانی و آداب عید نوروز، برای این خانواده پیش از عید غدیر انجام میشود.
اما هزینههای برگزاری چنین مهمانی بزرگی چطور تأمین میشود؟ سیده طیبه میگوید: «همیشه خدا روزیرسان بوده است. بارها شده که دستمان خالی بوده، اما هرگز مهمانی را تعطیل نکردهایم. تصمیم میگرفتیم سادهتر برگزار کنیم، مثلاً غذا را در خانه بپزیم. گاهی هم برادرم
گله میکرد که چرا صندوقی برای کمک نمیگذاریم، اما والدینم همیشه میگفتند خدا میرساند و واقعاً هم از جایی عجیب و غریب پولش جور میشد.»
* از چادری تا بیحجاب؛ اینجا همه به عشق علی میآیند
خانواده خدابخشی توجه ویژهای به سرگرمی کودکان دارند. مسابقات جذاب مانند «نقشه گنج» که بچهها را در جستجوی جوایز به گوشه و کنار خانه میکشاند، از محبوبیت خاصی برخوردار است. این برنامهها باعث میشود کودکان از سالها قبل، مشتاقانه منتظر جشن غدیر باشند و حتی
والدین خود را به زور به این مهمانی بیاورند.
اما این مهمانی فقط برای کودکان نیست. در این جشن، هیچکس غریبه نیست. از معتاد کارتنخواب و فروشنده مترو گرفته تا دکتر و مهندس، از باحجاب و بیحجاب، همه در یک قاب قرار میگیرند.
سیده طیبه با افتخار میگوید که «یکی از مهمانان کارتنخواب، به برکت عشق به علی (ع) و حضور در این محفل، اعتیادش را ترک کرده است. این جشن، پیوند خانوادگی را تقویت کرده و حتی کدورتها و دلخوریها را از بین میبرد؛ بارها پیش آمده که اقوام قهر کرده، در همین مهمانی
غدیر با هم آشتی کردهاند. یکی از اقوام نزدیک خانواده، با وجود پوشش غیرمعمولش، هر سال پایه ثابت این جشن است و دوستان و همکارانش را نیز با خود میآورد، و از نظر خانواده خدابخشی، او عزیزترین اتفاق این مراسم است.»
*توصیهای از میزبان چهلساله؛ فقط شروع کنید!
سیده طیبه خدابخشی در پایان توصیهای به همه دارد: «قرار نیست از اول یک برنامه عظیم داشته باشید. شاید با خرید یک جعبه شیرینی و دعوت چند نفر شروع شود. همین کافیست. خود به خود بزرگ میشود و وقتی آن را ادامه میدهید، آدمهایی پیدا میکنید که همراهیتان کنند و
اتفاقات خوبی در آن رقم بزنند. تجربه جشن غدیر ما نشان داد که فقط باید شروع کنید و یک چیز کوچک را کمکم بزرگ کنید، اما همیشه در آن باشید. آنجاست که اتفاقات خوب رقم میخورد.»
این داستان، نمونهای الهامبخش از قدرت عشق، میزبانی و تعهد است که چگونه یک سنت خانوادگی میتواند به محفلی برای اتحاد و همدلی، فارغ از هرگونه تفاوت، تبدیل شود. سیده طیبه یک جمله مهم میگوید: «شما از یک جعبه شیرینی شروع کنید. بقیه خودش میآید. این سفره علی
است، خودش مهمانش را میآورد. فقط دل بدهید.»