به گزارش تحلیل ایران .در روزهایی که سایه سیاه تجاوز دشمنان بر سر ایران اسلامی گسترده شده است، هنوز در کوچههای رشت بوی نان تازه به مشام میرسد؛ نانی که نه فقط از آرد و آتش تهیه شده، بلکه با نیت پاک و صلوات جان میگیرد. این نانها طعم همدلی، ایثار و ایمان
را در خود دارند.
پیش از آنکه خورشید طلوع کند، پیرمرد نانوا با دستان پینهبسته و قلبی مملو از عشق به وطن، تنور قدیمی خود را روشن میکند. تنوری که این روزها فقط محل پخت نان نیست، بلکه نماد پایداری و مقاومت است. هر قطعه نان که از دل شعله بیرون میآید، طلایی، گرم و آکنده از
مهربانی است.
او با صدایی آرام و لبخندی دلگرمکننده، نان را میگیرد، دستش را بلند میکند و میگوید: «اللهم صل علی محمد وآل محمد». این صلوات، رمز جان گرفتن نان است؛ نانی که در این روزهای سخت کشورمان، از جنس ایمان و ایثار است.
در رشت، دیار میرزا کوچک خان، سرزمین غیرت و مقاومت، مردم دست به دست هم دادهاند. یکی خانهاش را برای اسکان مهمانان آزاد کرده، دیگری دیگ غذا را در اختیار هموطنان قرار داده و نانوا، تنورش را وقف خدمت کرده است. نان صلواتی در اینجا، نذری برای حفظ وحدت، همدلی
و آرامش است.
وقتی که دشمن با بمب و تهدید قصد دارد امنیت و آرامش مردم را برهم زند، مردمی که سلاحهای سنگین در دست ندارند، با دلهای بزرگ و دستان پر از نان، به میدان آمدهاند. آنها با صلوات، لبخند و همدلی از خاک وطن دفاع میکنند؛ این است معنای واقعی جنگ نرم و مقاومت.
این نانها تنها غذای جسم نیستند، بلکه قوت قلب مردمی هستند که برای حفظ ارزشها و امنیت کشور، روزها و شبها در کنار هم ایستادهاند. این لحظههای ساده اما پرمعنا، نشان میدهد که حتی در سختترین شرایط، مردم ایران دست از مقاومت برنمیدارند و باور دارند که پیروزی
نهایی از آن آنها است.
از دل تنورهای محلههای رشت تا دلهای مردم، قصهای از امید و ایمان روایت میشود؛ قصه نانی که با صلوات جان میگیرد و نذری است برای روزهای بهتر این سرزمین.
اینجا گیلان است؛ زادگاه میرزا، سرزمین غیرت، جایی که وقتی خاکِ وطن زخمی میشود، دستهای مردم خودجوش مرهم میسازند.