به گزارش تحلیل ایران به نقل از مهر استان کرمانشاه، سرزمین کوههای سرافراز، دشتهای حاصلخیز و سرچشمههای زندگیبخش، تا همین چند دهه پیش میزبان دهها تالاب، سراب و چشمه پرآب بود که نه تنها زیبایی خیرهکنندهای به پهنه غرب کشور میبخشیدند، بلکه نقشی کلیدی در
پایداری زیستمحیطی، تأمین آب، تغذیه سفرههای زیرزمینی و توسعه کشاورزی منطقه ایفا میکردند. با این حال، امروز تصاویر گذشته این پهنههای آبی بیشتر به رؤیایی دوردست میمانند؛ رؤیایی که حالا جای خود را به ترکهای عمیق خاکِ خشک، نیزارهای سوخته، و فریاد خاموش پرندگان
مهاجری دادهاند که دیگر فرودگاهی برای نشستن ندارند.
کاهش قابلتوجه بارندگی طی سالهای اخیر، تغییرات اقلیمی جهانی، افزایش دمای هوا، و از همه مهمتر، برداشت بیرویه و غیرکارشناسی از منابع آب زیرزمینی موجب شدهاند تا این زیستبومها یکی پس از دیگری یا بهطور کامل خشک شوند یا در مرز نابودی قرار گیرند. اگرچه کشور
ما همواره با اقلیم خشک و نیمهخشک دستوپنجه نرم کرده است، اما استان کرمانشاه با تنوع توپوگرافیک و منابع آبی نسبتاً غنی، سالها از نعمت منابع طبیعی پرآب برخوردار بود. با این حال، سوءمدیریت منابع، نبود برنامهریزی بلندمدت و بیتوجهی به ظرفیت واقعی اکوسیستم منطقه،
باعث شده است تا حتی این استان هم در برابر خشکسالی تاب مقاومت نیاورد.
در این میان، خشکی تالابها و سرابهای کرمانشاه صرفاً یک بحران زیستمحیطی محلی نیست، بلکه زنگ هشداری جدی برای سایر مناطق کشور به شمار میرود. چراکه وقتی زیستبومهایی با سابقه دیرینه و منابع غنی هم به چنین سرنوشتی دچار میشوند، دیگر نمیتوان نسبت به آینده
نگران نبود. کاهش سطح آب سفرههای زیرزمینی، افزایش پدیده گرد و غبار، مهاجرت روستاییان، افت محصولات کشاورزی و تضعیف صنعت گردشگری طبیعی، تنها بخشی از زنجیره آسیبهایی است که از خشک شدن این منابع طبیعی نشأت میگیرد.
در سالهای اخیر، فعالان محیط زیست در کرمانشاه با راهاندازی پویشهای مردمی، تلاش کردهاند تا توجه مسئولان و افکار عمومی را به اهمیت حیاتی این منابع جلب کنند. مطالبهگری برای کنترل برداشتهای غیرمجاز، تدوین برنامههای جامع احیا و اجرای پروژههای تغذیه مصنوعی
منابع آبی از جمله راهکارهایی است که این کنشگران پیشنهاد میدهند. اما حقیقت تلخ این است که اگر اقدامات فوری و جدی در سطح استانی و ملی انجام نشود، بسیاری از این تالابها تنها در خاطرات مردم، نقشههای قدیمی و قاب عکسها باقی خواهند ماند.
آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز است، تغییر نگرش نسبت به کارکرد منابع طبیعی بهویژه تالابهاست. این پهنههای آبی صرفاً مکانهایی برای تفریح یا زیبایی بصری نیستند؛ بلکه قلب تپنده تعادل هیدرولوژیکی هر منطقه به شمار میروند. هر تالاب، همانند یک اسفنج زنده،
آب مازاد را در فصلهای پرباران جذب و در ایام خشکسالی آزاد میکند؛ تنوع زیستی را حفظ و دمای منطقه را تنظیم مینماید. در فقدان این منابع، با هر خشکسالی کوچک، خسارتی بزرگ به سراغ ما میآید.
و سرانجام باید دانست که این فاجعه نه از آسمان نازل شده و نه تنها نتیجه خشکسالی طبیعی است؛ بلکه حاصل سالها بیتوجهی، برداشت ناپایدار، سدسازی بیرویه، عدم آموزش جوامع محلی و فقدان اراده ملی در صیانت از طبیعت بوده است. آینده تالابهای کرمانشاه، آینده محیط
زیست غرب کشور و شاید آینده زیستپذیری استان باشد؛ مسیری که اگر همین امروز برای نجاتش گامی برنداریم، فردا دیگر راه بازگشتی برای آن نخواهد بود.
برداشت بیرویه آب و کشاورزی ناپایدار، نفس تالابهای کرمانشاه را گرفت
ثریا قربانی معاون محیط زیست طبیعی ادارهکل حفاظت محیط زیست استان کرمانشاه در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به واقعیت اقلیمی ایران اظهار کرد: کشور ایران در یک منطقه گرم و خشک قرار گرفته و در چنین مناطقی، هر نوع خشکسالی
و کاهش بارندگی، اثرات خود را بهصورت مستقیم و بسیار سریع بر روی خشک شدن تالابها و سرابها نشان میدهد.

وی با اشاره به دلایل متعدد خشک شدن زیستبومهای آبی استان کرمانشاه افزود: علاوه بر کاهش بارندگی و تغییرات اقلیمی که پدیدهای جهانی محسوب میشود، عامل مهمتری که به خشک شدن تالابها و سرابهای استان دامن زده، برداشت بیرویه آب از منابع زیرزمینی و حفر چاههای
مجاز و غیرمجاز در اطراف این منابع است. این برداشتهای بیبرنامه و فراتر از ظرفیت اکوسیستم، به سرعت منابع آبی را تحلیل برده و اکوسیستمهای حساس و شکنندهای چون تالابها را در آستانه نابودی قرار داده است.
قربانی همچنین به نقش کشاورزی پرمصرف در بروز این بحران پرداخت و تصریح کرد: کشت گیاهان آببر، نبود الگوی کشت مناسب، و انجام کشتهای دوم و سوم در اراضی اطراف سرابها و تالابها، از جمله عواملی است که فشار مضاعفی بر منابع آب وارد کرده و اثرات بسیار نامطلوبی
بر وضعیت تالابها و سرابهای استان گذاشته است. به گفته وی، این نوع بهرهبرداری ناپایدار، یکی از عوامل اصلی تشدید خشکی در مناطق زیستی غرب کشور از جمله کرمانشاه است.
غفلت در مدیریت منابع آبی
وی ادامه داد: متأسفانه مدیریت مناسبی بر منابع آبی وجود ندارد. این ضعف باعث شده تا در سالهای اخیر بخش قابل توجهی از منابع آبهای زیرزمینی و سطحی را از دست بدهیم، و در نتیجه، اکوسیستمهایی که برای حیات خود وابسته به همین منابع بودهاند نیز رو به نابودی بروند.
معاون محیط زیست طبیعی کرمانشاه در بخش دیگری از سخنان خود به پیامدهای زیستمحیطی خشک شدن تالابها اشاره کرد و گفت: وقتی یک تالاب را از دست میدهیم، بسیاری از گونههای گیاهی و جانوری نیز که زندگی آنها به این محیطها وابسته است، از بین میروند. از پستانداران
و خزندگان گرفته تا پرندگان و دوزیستان، همگی در زنجیرهای به هم پیوسته از این منابع تغذیه میکنند و حیاتشان با تالابها گره خورده است. نابودی این گونهها، بهمعنای از دست رفتن تنوع زیستی حاصل میلیونها سال سازگاری با شرایط طبیعی منطقه است.
وی خاطرنشان کرد: زمانی که یک تالاب دیگر توانایی پذیرش پرندگان مهاجر را از دست بدهد و مهاجرت زمستانی آنها مختل شود، گونههایی نظیر مار و موش در این مناطق رشد میکنند و همین امر تعادل طبیعی منطقه را به هم میزند. این بیتعادلی در اکوسیستم، تبعاتی پیچیده،
گسترده و ماندگار دارد که نهتنها گونههای جانوری و گیاهی را تهدید میکند، بلکه زندگی انسانهایی را که در اطراف این منابع زندگی میکنند نیز بهطور مستقیم تحت تأثیر قرار خواهد داد.
قربانی در پایان سخنان خود بر ضرورت بازنگری در سیاستهای مدیریت منابع آب، توقف برداشتهای غیرمجاز، اصلاح الگوی کشت و احیای تالابها از طریق پروژههای تغذیه مصنوعی و همراهی جوامع محلی تأکید کرد و گفت: نجات تالابها تنها با مشارکت همهجانبه مردم، نهادها و دولت
امکانپذیر است و هرگونه تعلل در این مسیر، خساراتی جبرانناپذیر به دنبال خواهد داشت.
گهواره تنوع زیستی؛ تالابها در قلب چرخه حیات زمین
پروفسور هوشنگ قمرنیا، استاد تمام دانشگاه رازی کرمانشاه در گفتگو با خبرنگار مهر با تأکید بر اهمیت حیاتی تالابها در چرخه حیات زمین، اظهار کرد: تالابها از مولدترین زیستبومهای جهان محسوب میشوند و بهدرستی میتوان آنها را گهوارههای تنوع زیستی زمین نامید.
این پهنههای آبی با فراهم ساختن منابع آب و توان زادآوری اولیه، بستر حیاتی رشد و بقای گونههای بیشماری از گیاهان و جانوران وابسته به خود را فراهم میکنند.
وی افزود: تالابها علاوه بر نقش حیاتیشان در حفظ تنوع زیستی، کارکردهای گستردهای نیز دارند؛ از جمله تجدید و تغذیه سفرههای آب زیرزمینی، کنترل سیلابها، کاهش آثار تغییرات اقلیمی، فراهمکردن آب پاک، پالایش طبیعی آلودگیها و نیز تثبیت خاک و هوا. این خدمات گسترده
که به آنها خدمات اکوسیستمی گفته میشود، جایگاه تالابها را در سلامت زیستمحیطی کره زمین انکارناپذیر کرده است.
قمرنیا با اشاره به اینکه بسیاری از مردم نسبت به ماهیت واقعی تالابها شناخت دقیقی ندارند، عنوان کرد: برخی بهاشتباه، تالابها را صرفاً زیستگاههای دورافتادهای میدانند که محل تکثیر حشرات و ناقلان بیماری است، در حالی که اکوسیستم تالابها فرآیندی تکاملی دارد
و هرگونه دخل و تصرف یا تخریب بخشی از آن، به منزله توقف یا انحراف در این روند طبیعی خواهد بود. بهبیان دیگر، هر منطقهای که دارای پوشش نیزار، آب، پرندگان، ماهیان و جانداران آبزی باشد، واجد ساختار یک تالاب است.
تالابها قربانی ناآگاهی عمومی و برداشتهای ناپایدار
این استاد دانشگاه با تأکید بر اینکه تالابها بهعنوان یکی از اکوسیستمهای زنده و فعال در سطح زمین نقش اساسی در تداوم چرخههای حیات دارند، ادامه داد: درون تالابها، اشکال گوناگونی از حیات جریان دارد. بهگونهای که این مناطق بهعنوان ذخیرهگاههایی ارزشمند
از مواد ژنتیکی گیاهی نیز شناخته میشوند و نقش مهمی در بقای تنوع وراثتی زیستی ایفا میکنند.
پروفسور قمرنیا با اشاره به تالاب هشیلان بهعنوان یکی از تالابهای مهم غرب کشور گفت: این تالاب با وسعت حدود ۴۵۰ هکتار، دربردارنده گونههای جانوری همچون گرگ، گراز وحشی، شغال، روباه، خرگوش، بز کوهی و گربه وحشی و همچنین گونه گیاهی بید است که در زیستبوم این
منطقه نقش بسزایی دارند.
هشدار درباره هشیلان؛ تخریب تدریجی، آینده مبهم تالاب
وی در تشریح عوامل تهدیدکننده این تالاب ارزشمند، اظهار داشت: عوامل متعددی باعث تخریب تدریجی تالاب هشیلان شده است؛ از جمله حفر بیرویه چاههای غیرمجاز در دشت دَر بَند و محدوده اطراف تالاب، بروز خشکسالیهای اخیر در استان، کاهش دبی آبسرابهای تغذیهکننده تالاب،
تصرف و تغییر کاربری اراضی به زمینهای کشاورزی توسط برخی کشاورزان، شکار بیرویه حیاتوحش، وقوع آتشسوزیهای عمدی و در نهایت سوءمدیریت منابع آبی و زیستمحیطی.
این استاد تمام دانشگاه رازی در پایان خاطرنشان کرد: احیای تالاب هشیلان تنها از طریق مقابله جدی با عوامل تخریب آن امکانپذیر است. در همین راستا باید چاههای غیرمجاز در اطراف تالاب پلمپ شود و با پیگیری حقوقی، حقآبه زیستمحیطی تالاب از محل سد گاوشان تأمین گردد.
تنها در صورت تحقق این اقدامات است که میتوان به احیای حیات در این زیستبوم ار