به گزارش تحلیل ایران آیات ۱۴ تا ۱۸ سوره رعد، پرده از چهره واقعی دشمنان خدا و حقیقت برمیدارد. این آیات نشان میدهد که چگونه جریان باطل، با تکیه بر امیدهای واهی، غوغاسالاری و فریب ذهنی، مردم را از مسیر توحید دور میسازد. دشمن در این آیات به عنوان موجودی
معرفی میشود که صدای بلند دارد، اما در باطن تهی و ناپایدار است؛ همچون کف روی آب.
تکیه دشمن بر تکیهگاههای پوشالی
خداوند در آیه ۱۴ میفرماید: «لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُم بِشَيْءٍ» یعنی تنها خدا تکیهگاه حقیقی است و هر آنچه غیر اوست، ناتوان از اجابت.
اینجا روشن میشود که یکی از شگردهای دشمن، جایگزین کردن تکیهگاههای دروغین با فریب است. بتپرستی دیروز و قدرتپرستی امروز، هر دو در یک خط قرار دارند یعنی جدا کردن انسان از قدرت حقیقی الهی. چنین تکیهگاهی درست مانند سراب، انسان را امیدوار میسازد اما هرگز
به نتیجه نمیرسد.
وعدههای فریبنده دشمن
قرآن ادامه میدهد که مشرکان مانند کسیاند که دست به سوی آب دراز میکند تا آن را به دهان برساند، اما ناکام میماند.
این تصویر هنرمندانه بیانگر بیثمر بودن امید به دشمنان حقیقت است. در دشمنشناسی باید توجه داشت که وعدههای دشمنان هیچگاه ضمانت اجرایی ندارند؛ آنها فقط انسان را سرگرم کرده و در لحظه نیاز، دست از او میکشند. تاریخ مملو از چنین نمونههاست؛ از فرعون که پیروانش
را رها کرد تا قدرتهای استعماری که ملتها را قربانی منافع خود کردند. اینها درسی مهم برای امروز است که فریب وعدههای فریبنده دشمن را نخوریم.
دشمن در برابر نظام خلقت
آیه ۱۵ میفرماید: «وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا...»
این آیه حقیقتی عمیق را روشن میکند: تمام هستی، خواه ناخواه در برابر خداوند خاضع است. دشمنان خدا نیز هرچند به ظاهر مقاومت کنند، اما در باطن و در نظام هستی، مغلوب اراده الهیاند.
شناخت دشمن یعنی فهم اینکه ایستادگی در برابر حقیقت، برخلاف سنت خلقت است و هیچگاه پایدار نمیماند. دشمنان فقط موقتاً میتوانند صحنه را آلوده سازند، اما در نهایت در برابر حقیقت فرو میریزند.
دشمن و مغالطهگری فکری
در آیه ۱۶، خداوند دستور میدهد که با مشرکان گفتوگو شود: «قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ؟...» مشرکان ناچارند به ربوبیت خدا اعتراف کنند، اما همچنان به بتها پناه میبرند.
اینجا پرده از یک تاکتیک دشمن برداشته میشود: تناقضگویی و فریب فکری. دشمن برای حفظ جایگاه خود، حتی پس از اعتراف به حقیقت، باز هم مسیر باطل را توجیه میکند. این همان چیزی است که امروز در عرصه رسانه و سیاست میبینیم؛ پذیرش بخشی از حقیقت، اما تحریف آن برای
ادامه راه انحراف.
دشمن همچون کف بر آب
آیه ۱۷ مثالی بسیار گویاست: باران نازل میشود، رودخانهها پرآب میشوند، اما کف روی آب مینشیند. در مقابل، آنچه سودمند است در زمین باقی میماند.
این مثل، ماهیت دشمن را روشن میسازد: دشمن پر سر و صداست، اما ماندگار نیست. صدای تبلیغات دشمنان، غوغای رسانهها، لشکرکشیهای ظاهری و تهدیدهایشان همان کف روی آب است؛ پرزرق و برق، اما بیفایده و زودگذر. در مقابل، حق مانند آب زلال است که به زمین جان میبخشد
و پایدار میماند.
سرنوشت محتوم دشمنان
آیه ۱۸ نتیجهگیری میکند: کسانی که دعوت پروردگار را پذیرفتند، پاداش نیکو دارند. اما آنان که آن را نپذیرفتند، اگر همه داراییهای زمین را هم داشته باشند، برای نجاتشان کافی نیست و گرفتار عذاب خواهند شد.
این یعنی دشمنان حقیقت، هرچقدر هم ثروت و قدرت انباشته کنند، سرانجام به بنبست میرسند. آینده دشمن چیزی جز شکست و نابودی نیست.
درسهای دشمنشناسی از این آیات
۱. دشمن تکیهگاههای پوشالی معرفی میکند تا انسان را از خدا جدا سازد.
۲. دشمن وعدههای فریبنده میدهد، اما در لحظه نیاز، هیچ کاری از دستش برنمیآید.
۳. دشمن برخلاف سنت خلقت عمل میکند و محکوم به شکست است.
۴. دشمن از تناقض و مغالطه بهره میگیرد تا ذهنها را منحرف کند.
۵. دشمن همچون کف بر آب است؛ پرهیاهو، اما زودگذر و بیاثر.
6. سرانجام دشمن نابودی است، هرچند به ظاهر قدرتمند باشد.
در این آیات، خداوند به ما میآموزد که فریب دشمن را نخوریم، تکیهگاههای دروغین را باور نکنیم و تنها به خدا اعتماد کنیم؛ چراکه پیروزی نهایی، همواره از آنِ اهل حق است.
این آیات را که در صفحه ۲۵۱ قرآ
ن کریم است، ببینید و بشنوید.