جشن تولد ۱۰ سالگی یک شهید

فارس
    •••••  پنجشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ — ۱۰:۵۲ کد مطلب : 184942/a   
به گزارش تحلیل ایران بعد از دورهمی صمیمانه با خانوادهای شهیدان جنگ ۱۲ روزه در چیذر، میزبانان این محفل سری به مادربزرگ خانواده ساداتی زدند. خانواده‌ای که به جرم دانش و تعهد پدر، در نخستین حمله‌های رژیم غاصب آسمانی شدند.
 
 

میزبانی از یک جشن اسمانی

چند وقت پیش که به دیدن مادربزرگ رفتند، گفته بود می‌خواهد برای فاطمه سادات تولد بگیرد. انگار دخترک خودش خواسته بود تولد ۱۰ سالگی‌اش مفصل باشد. اما ماجرای جنگ تحمیلی خرداد ماه، این آرزوی کودکانه را ناتمام گذاشت و قرعه به نام بر و بچه‌های گروه دانشجویی «مثل هانیه» افتاد تا میزبان میهمانی تولد شهید «فاطمه سادات ساداتی» شوند.
 
 

جشنی مفصل‌تر از آنکه فاطمه سادات می‌خواست

عزمش را که کردند  همه چیز به سرعت نور مهیا شد! بچه‌های یک خیریه که قرار بود لوازم التحریر به دستشان برسد میهمان این جشن دخترانه شدند.   پیشنهاد تقدیم تالار هم در ثانیه‌های آخر نور علی نور شد برای تحقق آرزوی دخترکی که بدون شک خودش میزبان این میهمانی بود. مولودی خوانی و سرود دسته جمعی «من دختر ایرانم» در کنار مسابقات شاد از قبیل پرتاب دارت به صورتک ترامپ و نتانیاهو، پازلی که تکمیل قطعاتش قابی زیبا از خانواده‌ای آسمانی بود و… پذیرایی و کیک تولد هم که به جای خود.
 
 

این سینه یک دنیا حرف دارد

سخنران این محفل شادی هم کسی بود که بیشتر از همه صاحب این جشن و کیک و شمع‌های روی آن را می‌شناخت و چه بسا از همه این جماعت  خوشحال‌تر بود. مادر بزرگ فاطمه سادات که یک دنیا حرف از خانواده ساداتی داشت. فاطمه سادات خیلی با محبت بود. می‌گفت: مادر جان! بابام خیلی کار داره، پروژه داره. وقتی پدرش به خانه مبی آمد پای بابا را توی خواب می‌بوسید. دست من را هم می‌بوسید. می گفتم چرا این کار را می‌کنی؟ می‌گفت: «چون شما بابای منو بزرگ کردید.» تا بابا می‌آمد یک چیز خنک برای بابا می‌آورد. در نگهداری برادرش سید علی به مامان کمک می‌کرد… خدا را شکر می‌کنم بهشتی بودند و خداوند به بهترین وجه آن‌ها را خرید.
 
 

این سرزمین یک دنیا فاطمه سادات دارد

حکایت این میهمانی نقل میراث بی‌زوال نفرت از رژیم صهیونیستی است و سپردن عشق به ارزش‌های انسانی، به نیکوترین شکل، به دختران نوجوان ایران زمین. همچنین گفتن و شنیدن از «فاطمه سادات» ها که گنجینه‌هایی همیشه زنده هستند و با وجود همه کودکی، حقیقتی بزرگ در وجودشان نهفته است. آنان با لبخندهای معصومشان، با حجاب برترشان که برازنده وجود درونیشان است و با نگاهی که از عمق ایمان می‌درخشد، روایتگر راستین فرهنگ مقاومت و پاکدامنی هستند. نور ایمان و معرفت، از باطن پاکشان به ظاهر زندگیشان تابیده و هر حرکتی از آنان، درس شرافت و انسانیت است.
 
 

این تولد آغاز راه است

بچه‌ها نامه هم نوشتند؛ برای هم سن و سالانشان در غزه و با فاطمه سادات عهد بستند رفیق او باشند و پای رفاقتشان بایستند. دست آخر هم یک عکس یادگاری کنار مادربزرگی که دلتنگ آغوش گرم و خنده‌های شیرین فاطمه سادات است.