سازمان ستاره سرخ داوود؛ امدادگران هفت‌تیرکش

زهره محمدی
    •••••  ﺳﻪشنبه ۱۸ آذر ۱۴۰۴ — ۲۱:۵۷ کد مطلب : 188876/a   
در سایه بحران‌های انسانی اخیر در نوار غزه، جنوب لبنان و پس از حوادث ۷ اکتبر ۲۰۲۳، موجی از انتقادات نسبت به عملکرد سازمان ستاره سرخ داوود (MDA) شکل گرفته است. این سازمان که به عنوان زیرمجموعه جنبش بین‌المللی صلیب سرخ و هلال‌احمر شناخته می‌شود، در برخی گزارش‌ها و تصاویر رفتارهایی برخلاف مأموریت بشردوستانه خود داشته است.در این میزگرد تخصصی با حضور دکتر «مرتضی عبدی»، رئیس کمیسیون بین الملل مرکز وکلا و کارشناسان رسمی قوه قضاییه، و دکتر «بنیامین شکوه‌فر»، رئیس اندیشکده حقوق شهری و شهروندی و معاون سابق وزارت ورزش و جوانان، قصد داریم ابعاد این سوءاستفاده، پیامدهای آن بر اعتماد جهانی و سازوکارهای حقوقی بین‌المللی برای مقابله با چنین اقدامات خطرناک را بررسی کنیم.
 
این روزها سازمان امدادی اسرائیل یا همان «ستاره سرخ داوود» در کانون پرسش‌های فعالان حقوق بشری قرار گرفته، سازمانی که باید نماد بی‌طرفی و امداد باشد، اما گزارش‌ها و تصاویر، بیانگر روایت دیگری از فعالیت‌های این سازمان است. چطور ممکن است صلیب سرخ جهانی در برابر گزارش‌های مربوط به استفاده‌ از امکانات یا نیروهای این سازمان در فعالیت‌های غیرامدادی سکوت کند؟
 
مرتضی عبدی: اسرائیل همواره از یک پشتیبانی اطلاعاتی و فکری نظام‌مند بهره‌مند بوده که این تبعیض صرفاً محدود به یک سازمان خاص مانند ستاره سرخ داوود (MDA) نیست و در تمامی عرصه‌ها ساری و جاری است. ۴۰ تا ۴۵ سال، تلاش‌های مستمر برای اینکه بگوییم در میادین ورزشی این‌ها جلادند، قاتل‌اند، نادیده گرفته شد.در مقابل، برخورد چکشی و حذف فوری کشوری مانند روسیه از جام جهانی، سند محکمی بر سیاسی بودن مطلق ورزش است.
 
 
وی ادامه داد: جنبش هلال احمر بر ۵ اصل بنیادی تکیه دارد: انسانیت، بی‌طرفی و بی غرضی، استقلال، خدمات داوطلبانه و جهان‌شمولی. این اصول نه تنها یک شعار بلکه پایه حقوقیِ حفاظت از امدادگران محسوب می‌شود. وقتی سازمانی مثل مادا در اسرائیل یا همان فلسطین اشغالی که عضو رسمی صلیب سرخ است به جای تمرکز بر امداد، رفتار شبه نظامی، همراهی با ارتش، انتقال نیروهای نظامی یا مشارکت در عملیات نظامی از خود نشان می‌دهد پیامد آن تنها یک تخلف نیست، فروپاشی یک مفهوم است. اعتماد عمومی که حکم شریانِ حیاتی عملیات دوستانه را دارد، با این اقدامات از بین می‌رود.نماد صلیب سرخ و هلال‌احمر عملاً منطقه امن روانی ایجاد می‌کند. در حوادث ۱۴۰۱ امدادگران آسیب دیده و ماشین هلال احمر را هم آتش می‌زدند. چرا؟ مگر ریشه این حوادث ۱۴۰۱ از کجا آب می‌خورد؟ در جنگ ۱۲ روزه نیز آمبولانس‌ها و هلی‌کوپتر هلال‌احمر کشورمان را زدند دلیلش هم این بود که امدادگران خودشان در اسرائیل هم همین کارهای خلاف قانون انجام می‌دهند. اسرائیل بزرگترین سلول‌های موشکی‌ و زرادخانه اتمی‌اش را زیر یک بیمارستان مردمی بناسازی می‌کند و این مصداق ضرب المثلی است که می‌گوید: «کافر همه را به کیش خود پندارد.»این‌ها درباره بقیه کشورها هم همین‌طور فکر می‌کنند. لذا اگر کشوری از این نماد، مثل اسرائیل برای عملیات نظامی سوء‌استفاده کند، اعتماد جهانی به مرور از بین خواهد رفت. طرف‌های درگیر، امدادگران را امدادگر تلقی نمی‌کنند.حداقل این شک ایجاد خواهد شد که آیا امدادگر است یا نه؟ شاید بتوان گفت این رفتار به عنوان فروپاشی اعتماد به حقوق بشر تلقی می‌شود و می‌تواند مصداق جنایت جنگی برای مردم جهان و خصوصاً منطقه باشد که سند دیگری در ماهیت فریبکارانه این رژیم است.
 
 
در ادامه میزگرد بنیامین شکوه‌‎فر، رییس اندیشکده حقوق شهری و شهروندی به پرسش مطرح شده این طور پاسخ داد: ابتدا تاریخچه‌ای از این تشکیلات فی‌الواقع تروریستی ولی در ظاهر امدادگرانه بیان می‌کنم. این مجموعه از سال ۱۹۳۰ فعالیتش را در قالب انجمن خیریه یهودیان آغاز کرد. اولین مأموریتش در قالب ترغیب یهودیان سراسر جهان برای حضور در یک نقطه جغرافیایی خاص بوده که حدود سال ۱۹۵۰ منجر به تشکیل این باند تبهکار و جنایتکار در گستره خاکی فلسطین شد. مجموعه‌ای که ذاتش بر مبنای حرکت‌های تشویقی برای رسیدن به یک سازوکار سیاسی بوده ابداً نمی‌تواند در قامت یک امدادگرِ خیرخواه در جامعه جهانی مطرح شود.بعدها هم که این جرثومه فساد در قامت یک مجموعه سیاسی در منطقه شکل می‌گیرد یکی از بزرگترین مأموریت‌های این مجموعه امدادی، کشتن فلسطینی‌هایی اکه در جنگ یا در جنگ کشورهای عربی با اسرائیل زخمی می‌شدند، بوده و گزارش‌های متعددی مؤیّد این اتفاق است. بنابراین توقع امداد از این مجموعه تبهکار بر اساس مأموریت‌های کمیتهٔ بین‌المللی صلیب سرخ (ICRC) که مثلاً بخواهد حرکت یا برنامه‌هایی که مبتنی بر امدادگری جهانی باشد، نابجاست و این اصل قضیه و باید این را بپذیریم. کما اینکه در سازوکار سیاسی کشوری که موسوم شده به اسرائیل و این رژیم تبهکار هم می‌بینید که به هیچ یک از قواعد بین‌المللی در هیچ ساحتی پایبند نیستند. حمله به بیمارستان، حمله به نیروهای امدادی فلسطین، حملات بسیار متعدد به نیروهای امدادی و مجموعه صلیب سرخ جهانی در توزیع غذا در غزه و حتی در همین جنگی که از ۷ اکتبر شروع شد به کرّات گزارش‌هایی مبنی بر حمله به مجموعه‌های امدادی شده است.
 
 
شکوه‌فر در ادامه تصریح کرد: بر اساس قواعد بین‌المللی و از جمله پروتکل‌هایی که مرتبط با کمیته صلیب سرخ جهانی هست، حمل سلاح سبک با سه تا شرط پذیرفته شده است منتها حمل سلاح‌هایی که گزارش شده و تصاویری که منتشر شده سبک نیست.شرط اولش این است که سلاح باید سبک باشد مثل تپانچه. در کد کمیته اعلام شده که بیشتر از تپانچه و کُلت کمری را به عنوان سلاح سبک نمی‌پذیرد در صورتی که شاهد حمل سلاح سنگین اتوماتیک توسط این امدادگران هستیم. دوم اینکه باید برای دفاع از خودش و دفاع از فرد مجروحی باشد که در حال خدمت‌رسانی به اوست و سوم اینکه ماهیت غیرنظامی مأموریت امدادی حفظ شود. حمل اسلحه نظامی توسط افراد غیرنظامی برخلاف پروتکل الحاقی ۱۹۷۷، منشور حقوق بین‌الملل بشردوستانه (IHL) و برخلاف همه قواعد بین المللی است که در زمینه ورود و حضور امدادگران در صحنه‌های جنگی از قبل پیش‌بینی شده است.فارس: این فرض که مادا یک سازمان نظامی است آیا در حوزه جهانی هم پذیرفته شده است؟ در حال حاضر واکنش جهانی نسبت به این ماجرا چیست؟ شکوه‌فر گفت: این رژیم در نهادهای بین‌المللی نفوذ بسیار جدی دارد. لازم است در نقطه مقابل این پرسش اشاره کنم که بعد از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، صلیب سرخ آمریکا به مجموعه مادا جایزه فعالیت بشردوستانه نیز اهداء کرد. این مجموعه در سال ۲۰۰۶ در صلیب سرخ جهانی مورد پذیرش قرار گرفته و عمر چندانی ندارد ولی تکالیفی از جمله گزارش‌دهی و گزارشگری در این زمینه بر عهده کشورهای دیگر خصوصاً کشورهای اسلامی و سازمان‌های امدادی‌شان است که شاهد این صحنه‌ها هستند.تاکنون به شخصه ندیده‌ام که سازمان صلیب سرخ جهانی نسبت به عملیات نظامی که در لوای کار امدادی توسط مجموعه مادا انجام شده گزارش یا عکس‌العملی نشان داده باشد.
 
  با توجه به اصول حقوق بین‌الملل بشردوستانه، آیا سازوکارهای حقوقی مشخصی برای مقابله با چنین رفتارهایی وجود دارد؟ چه در چارچوب خود جنبش بین‌المللی صلیب سرخ و هلال‌احمر و چه از سوی نهادهای دیگر بین‌المللی که پیگیری نقض‌های حقوق بشری را برعهده دارند؟عبدی: تا حالا اقدامی انجام نشده است که ببینیم این نهادها چه سازکارهایی را اجرا می‌کنند. شاید اگه جدی و عاقلانه فکر کنیم خودمان هم در این خونریزی آشکار قرون وسطایی شریک هستیم. به اندازه‌ای که ظالم تقصیر دارد مظلوم هم به نوعی مقصر است.ما کشورهای اسلامی همه مقصرهستیم. تصور کنید در یکی از کشورهای اروپایی اگر بخواهند خیابانی را احداث کنند که این اتفاق یک لانه کلاغی را تخریب کند، حواشی زیادی ایجاد می‌شود. عده‌ای شعار حمایت از حیوانات سر می‌دهند و... ولی در غزه ۷۰ هزار نفر زن و کودک قتل عام شدند آن هم به بدترین شکل و آنهایی هم که زنده مانده‌اند، زنده‌ماندشان با وضعیت سوءتغذیه و مشکلات دیگر معنا ندارد. ولی ما سکوت کرده‌ایم!شاید بتوان اذعان داشت جنبش‌های دانشجویی که در سایر کشورهای دنیا از جمله آمریکا و اروپا در دفاع از حقوق فلسطینی‌ها شکل گرفته است در اینجا نبود و تحرکی در حد انتظار اتفاق نیفتاد. در خود ایالات متحده آمریکا چندین استاد دانشگاه زندانی شدند و اخراج شدند.
 
عبدی در ادامه توضیحات سازوکارهای حقوقی نظارتی جنبش صلیب سرخ برای برخورد با اعضای ناقض اصول جنبش صلیب سرخ در مواجهه با چنین رفتارهای خطرناکی را اینچنین برشمرد:الف) صلاحیت انضباطی‌نظارتی در درون جنبش کمیسیون اخلاق و اصول بنیادین: کمیته نظارت بر اعضای این کمیته‌ها حق دارند توصیه به تعلیق، بازبینی یا حتی قطع عضویت یک سازمان را ارائه کنند. بنابراین وقتی شکایتی علیه اسرائیل طرح نکرده‌ایم، فایده‌ای ندارد. به عنوان مثال وقتی در دستگاه قضایی کشورمان شکایتی ثبت نشود مگر می‌توان دستگاه قضایی را متهم به عدم رسیدگی کرد؟ ب) مسئولیت بین‌المللی دولت‌ها: بر اساس مواد ۱۶ و ۷ سازمان مسئولیت بین‌المللی دولت‌ها (ILC) اگر سازمان امدادی یک دولت اصول را نقض کند، مسئولیت دولت پشتیبان آن فعال می‌شود. بنابراین رژیم صهیونیستی در قبال رفتار سازمان امدادی خود مسئول است. هر چند ما این رژیم را به رسمیت نمی‌شناسیم، ولی در سازمان ملل تکالیف یک دولت را دارد. ج) گزارش‌دهی رسمی به مجمع بین‌المللی صلیب سرخ و فدراسیون جهانی که می‌تواند منجر به صدور قطعنامه‌های الزام‌آور، اخلاقی یا بعضاً سیاسی شود.بر این اساس کشور ما و کشورهایی که همسو و هم‌راستا هستند می‌توانند کمپین‌هایی را در این موضوع طراحی کنند و در این باره تلاش بیشتری انجام دهند.د) ارجاع پرونده به نهادهای حقوق بشر دوستانه بین‌المللی از جمله شورای حقوق بشر؛ ما هم شاید در داخل کشور از پتانسیل گزارشگران بین‌المللی استفاده نمی‌کنیم. خودم در رسانه ملی در مورد ۴۵ گزارشگر رسمی که در زمینه‌های مختلف فعالیت دارند توضیحاتی را به مردم دادم که می‌توانند با آنها ارتباط بگیرند و اثرگذار است.
 
 
حدود چند ماه قبل خانم «مایساتو» گزارشگر ویژه سازمان ملل در پرونده حقوق بشر ایران است که هر سال گزارشی در مورد اعدامیان مواد مخدر ارائه می‌دهد. این خانم بعد از جنگ ۱۲ روزه ناخواسته اعلام کرد که مردم ایران می‌توانند موارد نقض حقوق بشر در این جنگ را برایم بفرستند. حدود ۱۰۰ هزار گزارش به کمک بخشی از همکاران من در مرکز وکلا با سربرگ‌های رسمی همراه با مستندات و مُهر و امضاشده برایشان ایمیل فرستادند که نتیجه داد و ایشان که همسرش هم یک یهودی صهیونیست است نهایتاً مجبور شد همه این گزارش‌ها را برای حفظ پرستیژ حقوق بشری به اجلاس هشتادم سازمان ملل متحد ارائه دهد.این اتفاق صورت گرفت و بعد هم در گزارشی که گزارشگر شبکه بی‌بی‌سی از او گرفته بود به صراحت گفت که «ما باید اذعان کنیم که اسرائیل به جمهوری اسلامی ایران حمله غیرقانونی کرده و بالغ بر ۱۱۰۰ نفر را کشته، زیرساخت‌های حیاتی ایران آسیب دیده و ما این را به شدت محکوم می‌کنیم.»بنابراین همان برگه و قلمی که می‌تواند برای دشمن به عنوان فرصت باشد برای ما هم فرصت است. بنابراین باید گزارش‌ها را جدی‌تر بگیریم.دو هفته قبل و در اجلاس بریکس ۲۰۲۵ حقوقی که حضور داشتیم از فرصت استفاده کرده و برای جنگ ۱۲ روزه کاتالوگی به زبان انگلیسی با عنوان «خط قرمز»، «۱۲ روزه، ۱۲ جنایت بین‌المللی» طراحی و ارائه کردیم.بنابراین اینکه من شخصاً سکوت می‌کنم خیلی بد است. حداقل وظیفه‌ام این است که توضیح بدهم چه اتفاقی افتاده؛ باید آگاهی‌سازی داشته باشم و بعداً گلایه کنم که رسیدگی نشد!
 
  آیا تا به امروز در حوزه جنبش صلیب سرخ، سازمان یا نهادی بوده که توسط صلیب سرخ تعلیق یا به آن اخطار داده شود؟ بنیامین شکوه‌فر: البته هم مجموعه (ICRC) و هم فدراسیون بین‌المللی جمعیت‌های هلال احمر و صلیب سرخ (IFRC) کدهای مشخصی مبتنی بر کد رفتار دارند.کد رفتار در رابطه با نحوه تعامل، برخورد و حرکت هر یک از امدادگرها در زمان و در محیط جنگی مسیر را مشخص کرده است. عدم حمل سلاح با همان مشخصاتی که گفته شد هم جزو همین کدهای رفتاری است که بی‌طرفی و استقلال جمعیت ملی را زیر سوال می‌برد. ولی با این وجود اولین و مهم‌ترین موضوعی که در این زمینه مطرح است بحث گزارشگری است که حتماً باید انجام می‌شد. هرچند اطلاع دقیقی در دست نیست که آیا در جایی گزارشگری رسمی به فدراسیون انجام شده یا نه؟ اما فدراسیون یک نهاد بین‌المللی است که از تعداد عضو تشکیل شده و یکی از این اعضا می‌تواند به افراد ناظر در داخل فدراسیون گزارشگری کند. اینکه تصاویری در اختیار داریم درست است اما سوال اصلی اینجاست که آیا از این تصاویر تا به حال بهره‌برداری کرد‌ه‌ایم؟ از جمعیت ملی هلال‌احمر جمهوری اسلامی ایران به شخصه گزارشی ندارم که اگر نماینده‌شان در این میزگرد حضور داشت، می‌توانست گزارش دقیقی بدهد.گزارش نهادهای بین‌المللی بر اساس فاکتورهای خاصی صورت می‌پذیرد و اینطور نیست که به عنوان مثال اگر من در منزلم نشسته باشم بتوانم از طریق ایمیل، نهاد بین‌المللی را باخبر کنم یا گزارشی بدهم. مانند مسموعیتی ‌است که در سیستم قضایی داخل کشور است که اگر بخواهیم گزارشگری بدون نام یا ناشناخته بدهیم، مسموع نیست.
 
بعد از اتفاقاتی که در گستره خاکی غزه افتاد بسیاری از نهادهای بین‌المللی و آزادی‌خواه، جمعیت‌های داخلی و علاوه بر آن گزارشگران رسمی و دارای مقام مشورتی هم‌پای مقاومت، این آمادگی را دارند که این امور را انجام دهند البته شاید نیاز وجود داشته باشد که ما هم باید به آن‌ها گزارشگری کنیم.اگر گزارشگری اتفاق می‌افتاد و برای مجموعه هیئت پارلمانی فدراسیون صلیب سرخ این نقض قانون مسجّل می‌شد که این اتفاقات رخ داده است، شاید طی چند مرحله منجر به اخراج یا برخورد با نهاد مادا هم می‌شد.در مرحله اول هشدار بر اساس کدهایی که فدراسیون اعلام کرده انجام می‌شود. مرحله بعد درخواست اصلاح رویه صادر و تعامل و حمایت لجستیکی از آن جمعیت ملی یا نهاد (که موضوع بحث ما در حال حاضر مادا است)، محدود می‌شود و در نهایت هم افشاگری عمومی که البته تاکنون برای هیچ نهاد و جمعیت ملی اتفاق نیفتاده است.ولی این هم جزو کدهای فدراسیون است؛ یعنی در صورت محرز شدن اینچنین تخلفاتی، بعد از رأی‌گیری در مجمع فدارسیون، می‌توانند متخلف را اخراج کنند.