به گزارش تحلیل ایران ، با آغاز سده بیستو یکم، صنعت بازیهای ویدئویی دستخوش تحولی بیسابقه شد. کنسولهای نسل ششم؛ از جمله پلیاستیشن ۲، ایکسباکس و نینتندو گیمکیوب، همراه با پیشرفت سختافزارهای رایانههای شخصی، امکان خلق جهانهایی با جزئیات گرافیکی خیرهکننده
و داستانهایی پیچیدهتر را برای توسعهدهندگان فراهم کردند.
تفاوتهای این دوره با دهه ۹۰ قرن بیستم کاملاً محسوس بود. اگر در دهه گذشته بازیها بیشتر بر مکانیکهای ساده و گرافیک پیکسلی یا سهبعدی اولیه متکی بودند، در آن دهه شاهد افزایش رزولوشن، مدلسازیهای دقیقتر و روایتهای سینمایی در بازیها بودیم. توسعهدهندگانی
چون بانجی (Bungie)، راکاستار (Rockstar) و بتسدا (Bethesda)، مسیر جدیدی را در طراحی بازیها گشودند که همچنان بر عناوین مدرن تأثیرگذار است.
پیشرفت در گرافیک: از تکسچرهای ساده تا جهانهای پویا
یکی از مهمترین تغییرات قرن بیستویکم، افزایش کیفیت بصری در بازیها بود. رزولوشنهای بالاتر، بافتهای با جزئیات بیشتر، نورپردازی پویا و سیستمهای فیزیک پیشرفته، همه به واقعیتر شدن تجربه گیمینگ کمک کردند.
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
برای مثال، بازی هیلو: نبرد تکاملیافته Halo: Combat Evolved (۲۰۰۱) اولین عنوانی بود که از تکنیک بامپ مپینگ (Bump Mapping) برای ایجاد عمق و جزئیات بیشتر روی سطوح استفاده کرد. این ویژگی به همراه نورپردازی پیشرفته باعث شد بازی از نظر بصری جلوتر از رقبای خود
باشد.
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
بازی سرقت بزرگ اتومبیل ۳ Grand Theft Auto III (۲۰۰۱) نیز با ایجاد دنیایی باز و پویا، تعریف جدیدی از محیطهای شهری ارائه داد. در حالی که عناوین قبلی این سری به سبک دوبعدی و از نمای بالا بودند، راکاستار گیمز با استفاده از یک موتور گرافیکی سهبعدی پیشرفته،
شهری زنده و تنفسکننده را به تصویر کشید که در آن شخصیتهای غیرقابل بازی (NPC) ها واکنشهای طبیعیتری نشان میدادند.
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
اما شاید یکی از بزرگترین جهشهای گرافیکی را بازی الدر اسکورولز ۳: موروویند The Elder Scrolls III: Morrowind (۲۰۰۲) رقم زد. این بازی با دنیای باز خود، از بافتهای با کیفیت بالا، نورپردازی پویا و سیستم سایهزنی پیشرفته بهره برد. دنیای فانتزی آن به لطف این
تکنیکها، واقعیتر و غوطهورکنندهتر از هر عنوان نقشآفرینی قبلی به نظر میرسید.
تحول در داستانگویی: از روایت خطی به تجربههای شخصیسازیشده
در کنار پیشرفتهای گرافیکی، بازیهای دهه اول قرن بیستویکک در نحوه روایت داستان نیز متحول شد. اگر در دهه ۹۰ میلادی اکثر بازیها دارای روایتهای خطی بودند، دهه جدید شاهد ظهور داستانهای چندلایه، انتخابهای اخلاقی و تأثیر تصمیمات بازیکن بر روند بازی بود.
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
بازی هیلو: نبرد تکاملیافته نمونهای از این تحول بود. برخلاف شوترهای قبلی که بیشتر روی اکشن تمرکز داشتند، این بازی داستانی غنی با شخصیتهایی جذاب ارائه داد که شامل تضادهای اخلاقی و نبردهای حماسی میان انسانها و بیگانگان بود.
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
در همین حال بازی سرقت بزرگ اتومبیل ۳ رویکردی متفاوت را اتخاذ کرد. برای اولین بار در سری، بازیکنان آزادی کامل در پیشبرد داستان داشتند. مأموریتهای مختلف، تصمیمات شخصی و تعامل با محیط بازی، تجربهای منحصربهفرد برای هر بازیکن خلق میکرد. این مدل غیرخطی بعداً
در عناوینی همچون رستگاری سرخ پوست مرده و ویچر The Witcher تأثیر گذاشت.
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
در بازی الدر اسکورولز ۳: موروویند نیز، روایت داستانی کاملاً باز بود. بازیکنان میتوانستند به دلخواه خود در جهان عظیم بازی کاوش کرده، مأموریتهای فرعی متعددی را انجام داده و حتی سرنوشت داستان اصلی را تغییر دهند. این سطح از آزادی داستانگویی، الگوی بسیاری
از بازیهای نقشآفرینی مدرن شد.
بررسی برخی از بازیهای تأثیرگذار دهه اول سده بیستویکم
(نیمهجان ۲) Half-Life ۲ (۲۰۰۴)
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
این بازی با استفاده از فیزیک پیشرفته و داستانسرایی سینمایی، به یکی از برترین شوترهای تاریخ تبدیل شد. موتور Source Engine امکاناتی همچون سیستمهای فیزیک واقعگرایانه و انیمیشنهای طبیعی را به ارمغان آورد که تجربهای بینظیر ارائه میداد.
(بایوشاک) BioShock (۲۰۰۷)
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
این بازی با ترکیب روایت فلسفی و انتخابهای اخلاقی، استاندارد جدیدی در داستانگویی بازیهای ویدئویی ایجاد کرد. دنیای زیرآبی رپچر با طراحی گرافیکی فوقالعاده و اتمسفر خفقانآورش، یکی از بهیادماندنیترین محیطهای بازیهای ویدئویی را رقم زد.
مس افکت Mass Effect (۲۰۰۷)
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
مس افکت یکی از نخستین بازیهایی بود که در آن تصمیمات بازیکن تأثیر مستقیمی بر داستان داشت. سیستم دیالوگهای شاخهای و شخصیتپردازی عمیق باعث شد که این بازی به یک اثر ماندگار در سبک نقشآفرینی تبدیل شود.
کرایسیس Crysis (۲۰۰۷)- معیار جدید برای گرافیک در بازیها
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
کرایسیس یک انقلاب بصری بود. موتور CryEngine ۲ به بازی اجازه میداد تا از تکسچرهای با رزولوشن بالا، سیستم تخریبپذیری محیط، نورپردازی واقعگرایانه و افکتهای فیزیکی خیرهکننده استفاده کند. برای سالها، این بازی به عنوان سنگ محک سختافزارهای گیمینگ شناخته
میشد.
رستگاری سرخ پوست مرده درامی سینمایی در دنیای غرب وحشی
آغاز عصر طلایی گیمینگ: عصر جدید در صنعت بازیهای ویدئویی
راکاستار با رستگاری سرخ پوستمرده تجربهای نزدیک به یک فیلم سینمایی ارائه داد. شخصیتپردازی عمیق، داستان احساسی و انتخابهای بازیکن، باعث شد این بازی به یکی از تأثیرگذارترین عناوین دهه تبدیل شود.
تأثیر بلندمدت این دوران بر صنعت بازیهای ویدئویی
دهه اول قرن بیستویکم، پایهگذار مفاهیمی بود که امروزه در بازیهای ویدئویی مدرن مشاهده میکنیم. تکنیکهای گرافیکی این دوره، مانند نورپردازی پویا، شبیهسازی فیزیک و هوش مصنوعی پیشرفته، همچنان در عناوین نسل جدید استفاده میشوند.
از سوی دیگر، رویکرد جدید به داستانسرایی تعاملی که در این دهه معرفی شد، راه را برای بازیهایی مانند The Witcher ۳: Wild Hunt و Cyberpunk ۲۰۷۷ هموار کرد. امروزه بسیاری از بازیهای AAA بر ارائه داستانهایی با تصمیمگیریهای معنیدار تمرکز دارند که این امر
ریشه در تغییرات بنیادین آن دهه دارد.
آن دوران نقطه عطفی در تاریخ بازیهای ویدئویی بود. پیشرفتهای گرافیکی و تحولات در داستانسرایی، این رسانه را از یک سرگرمی ساده به یک فرم هنری پیچیده تبدیل کرد. بازیهایی مانند هیلو، سرقت بزرگ اتوموبیل ۳ و موروویند نهتنها تجربه بازیکنان را تغییر دادند، بلکه
الهامبخش نسلهای بعدی توسعهدهندگان شدند.