به گزارش تحلیل ایران ،کارشناسان احتمالاً برای تشریح دلیل کاهش ارزش دلار در هفتههای اخیر بر مسئله افزایش احتمالِ رکود اقتصادی در ایالات متحده متمرکز خواهند شد. چشمانداز کاهشِ رشد امری است که تأثیر منفی بر جریانهای ورودی سرمایه میگذارد و نتیجهٔ آن کاهش
ارزش پول است.با این حال اندیشکده چتم هاوس در تحلیلی در 16 آوریل میگوید که ممکن است علت عمیقتری برای کاهش ارزش دلار وجود داشته باشد و این مسئله ریشه در دیدگاه برخی در دولت رئیسجمهور آمریکا دونالد ترامپ دارد. این افراد میگوید که وضعیت «ارز ذخیره» بودن دلار
در جامعه بینالمللی بیشتر از آن که نعمتی برای آمریکا باشد، باری بر اقتصاد ایالات متحده است.راهحل آنها تضعیف جایگاه دلار در نظام پولی بینالمللی به عنوان بخشی از تلاشها برای تضعیف دائمی آن در برابر سایر ارزها است، با این امید که یک دلار با ارزش کمتر ممکن
است کسری تجاری را کاهش داده و تولیدکنندگان را به ایالات متحده جذب کند.
به گفته تحلیلگر، دفاع از این دیدگاه بسیار دشوار است، اما اگر دولت واقعاً قصد تضعیف جایگاه دلار را داشته باشد نظام پولی بینالمللی میتواند وارد نوعی آنارشی و بینظمی شود که از زمان قطع ارتباط ارزش دلار با طلا توسط رئیسجمهور اسبق آمریکا ریچارد نیکسون (بیش
از 50 سال پیش) تجربه نکرده است.اگر نظام پولی بینالمللی نتواند به قابلیت تبدیلِ دلار یا در دسترس بودن آن در بحرانها تکیه کند، وارد قلمرو ناشناختهای میشود. وخامت ناگهانی در جایگاه بینالمللی دلار به شدت هزینههای استقراض ایالات متحده را افزایش خواهد داد
و در عین حال راهی بسیار آسانتر به چین برای بینالمللی کردن ارز خود ارائه میدهد.این دیدگاه که وضعیتِ ارز ذخیره بودن دلار یک مشکل است، از ایده دیگری نشئت میگیرد که میگوید نقش محوری دلار در نظام پولی بینالمللی نوعی «بیماری هلندی» است. این به پدیدهای اشاره
دارد که در آن یک کالای صادراتیِ بزرگِ کشوری (مانند گاز طبیعی در مورد هلند در دهه 1960) منجر به افزایش ارزش پول آن میشود، اما در عین حال بقیه اقتصاد به ویژه بخش تولیدی آن را غیر رقابتی میکند.
به طور مشابه برخی در دولت ترامپ استدلال میکنند که جذابیتهای دلار به عنوان یک پناهگاه پولی بینالمللی تقاضای زیادی برای آن ایجاد کرده است که نرخ ارز به طور ساختاری بیش از حد ارزشگذاری شده و متعاقباً منجر به از دست دادن رقابتپذیری شده است. برای آنها مسئله
مذکور یک عامل کلیدی در توضیح این است که چرا سهم کارگران شاغل در بخش تولید ایالات متحده از 24 درصد در سال 1974 به تنها 8 درصد در سال 2024 کاهش یافته است.معاون رئیسجمهور آمریکا جیدی ونس نسخهای از این استدلال را در سال 2023، زمانی که سناتور بود، مطرح کرد و
آن را به «نفرین منابع» آپالاچیا تشبیه نمود. آپالاچیا منطقهای در جنوب ایالت نیویورک است که با وجود منابع طبیعی فراوان با مشکلات اقتصادی و فقر دست و پنجه نرم میکرد.ونس با اشاره به این موضوع اهمیت ارز ذخیره بودن دلار را زیر سؤال برد. او استدلال کرد که اهمیت
زغالسنگ برای اقتصاد آپالاچیا منجر به تهی شدن صنعت آن شده که باعث شد در مقایسه با ظرفیت بالقوه خود، تنوع و پویایی کمتری داشته باشد.
اخیراً رئیس شورای مشاوران اقتصادی رئیسجمهور آمریکا استیو میران نیز استدلال کرده است که نقش ذخیره بودن دلار باعث «انحرافات ارزی مداوم» شده است که به تحمیل کسری تجاری ناپایدار به ایالات متحده کمک کرده است، زیرا کالاهای خارجی نسبت به کالاهای تولید داخل ارزانتر
شدهاند.به گفته اندیشکده انگلستانی با وجود این که ارزش دلار در حال حاضر در سطح بالایی قرار دارد و نزدیک به قویترین جایگاه خود از سال 1985 است، اما اصلاً مشخص نیست که این موضوع ارتباطی با وضعیت ارز ذخیره بودن آن داشته باشد.در 50 سال گذشته دلار نوسانات عظیمی
را تجربه کرده است، گاهی افزایش ارزش داشته است (مانند دهه گذشته) و گاهی کاهش ارزش، همانطور که برای ده سال متوالی از سال 2002 به بعد این اتفاق افتاد.در طول این چرخهها «سطح» دلار تغییر کرده است، بدون اینکه به طور قابلتوجهی بر «ارزش» آن تأثیر بگذارد. در واقع
از نظر تحلیلگر بسیار عجیب است که اعضای دولت ایالات متحده ادعا کنند قدرت فعلی دلار ارتباطی با وضعیت ارز ذخیره بودن آن دارد، زیرا دهه گذشته شاهد کاهش اندکی در این وضعیت بودیم، علیرغم این که با افزایش ارزش دلار را تجربه کردیمدر پایان سال 2024 دلار 58 درصد از
ذخایر ارزی جهانی را تشکیل میداد، در حالی که 10 سال قبل این سهم 65 درصد بود.به طور مشابه سهم بازار اوراق قرضه خزانهداری ایالات متحده که متعلق به خارجیها است نیز به شدت کاهش یافته و از 50 درصد در سال 2014 به حدود یکسوم رسیده است.
همچنین شایان ذکر است که کسری تجاری انگلستان در چند دهه گذشته به طور پیوسته و همگام با ایالات متحده افزایش یافته است. این یعنی برای دیدن زوال ساختاری و پیوسته در تراز تجاریِ خود نیازی به داشتن ارز ذخیره ندارید، زیرا این امر فقط به تفاوت بین پسانداز و سرمایهگذاری
بستگی دارد.در حال حاضر تلاشها برای تضعیف جایگاه بینالمللی دلار ممکن است به دلیل اختلاف احتمالی میان برخی از اعضای حلقه نزدیک ترامپ، از جمله وزیر خزانهداری آمریکا اسکات بسنت، با دیدگاههای ونس و میران با مانع روبرو شود.با این حال هنوز برای رد احتمال تضعیف
جایگاه دلار توسط دولت آمریکا خیلی زود است، به ویژه به این دلیل که به نظر میرسد این ایده در حال کسب محبوبیت گستردهتری است. مالیات بر داراییهای خارجی اوراق بهادار ایالات متحده، محدودیت در مالکیت خارجی، رویههای تأیید دستوپاگیر یا الزامات گزارشدهی، همگی
میتوانند در تلاشهای احتمالیِ آتیِ دولت ایالات متحده برای تضعیف دلار نقش داشته باشند.مسئله تأثیرگذار دیگر در این موضوع میتواند تصمیم یکجانبه ایالات متحده برای تعلیق خطوط مبادله ارزیِ نامحدود باشد که بانک مرکزی آمریکا با بانکهای مرکزی کانادا، منطقه یورو،
ژاپن، سوئیس و انگلیس دارد.تا پیش از روی کار آمدن ترامپ در ژانویه 2025 سلطه دلار پایدار به نظر میرسید. این واقعیت که تقریباً تمام کشورهایی که ارز ذخیره داشتند در تحریم بانک مرکزی روسیه در سال 2022 شرکت کردند، به این معنی بود که کشورها انگیزه کمی برای رها کردن
دلار به نفع سایر ارزها داشتند، زیرا قرار گرفتن در معرض سایر ارزها هیچگونه محافظت ژئوپلیتیکی اضافی ایجاد نمیکرد.
علاوه بر این، تمایز آشکار بین دلار (با قابلیت بالای تبدیل) با ارز چینیها که تحت کنترل شدید قرار دارد، مزیت قابل توجهی به دلار میبخشید. این امر نشان میداد که نگهداری مقدار زیادی از یوان پرهزینه بوده، زیرا عدم قابلیتِ تبدیل آن به معنی محدود بودن کاربرد
بینالمللی این ارز است. اما اگر نظام پولی بینالمللی نتواند به قابلیت بالای تبدیل دلار یا در دسترس بودن آن در بحرانها تکیه کند، وارد قلمرو ناشناختهای میشود. به گفته تحلیلگر، تضعیف جایگاه جهانی دلار نه تنها سطح بالایی از عدم اطمینان در اقتصاد جهانی ایجاد
میکند، بلکه یک اقدام خودآزاریِ بیمورد برای ایالات متحده خواهد بود.