به گزارش تحلیل ایران ، مجتبی امینی، تهیهکننده شناختهشده سینما و تلویزیون و از چهرههای رسانهای نزدیک به شهید آیتالله رئیسی، درباره مستند خود با عنوان «پرواز در مه» و دیگر آثار مرتبط با حادثه سقوط بالگرد به خبرنگار خبرگزاری فارس گفت: «بنده به این دلیل
که در چند سال گذشته توفیق همراهی با رئیسجمهور شهید، آیتالله رئیسی را در سفرهای داخلی و خارجی داشتم، همواره این احساس دِین دلی نسبت به آن جمع نورانی که در اردیبهشت به شهادت رسیدند، در وجودم بود. چه شهید رئیسجمهور، چه آقای امیرعبداللهیان، چه مالک عزیز و سید
مهدی موسوی و سایر همراهان. طی این سالها حدود ۴۰ اثر مستند در حوزه رسانه تولید کردیم، اما بعد از شهادت این عزیزان، تصمیم گرفتیم آثاری متفاوت و ماندگار خلق کنیم.»
امینی درباره مستند «پرواز در مه» توضیح داد: «اولین کاری که تولید شد، مستند «پرواز در مه» بود که برگرفته از همان روز حادثه و روایت آخرین سفر و مأموریت شهید رئیسی است. از صبح روز سفر تا زمان پیدا شدن لاشه بالگرد و پیکرهای مطهر شهدا را بهصورت کامل و پیوسته
روایت میکند؛ درواقع این مستند حدود ۲۴ ساعت آن روز را با نگاهی همزمان حسی و معمایی بازگو میکند. این مستند مربوط به منطقه وقوع حادثه آذربایجان شرقی و حوالی ورزقان است.»
از مه تا خورشید؛ روایتی از بدرقه ملی
این تهیه کننده تصریح کرد:«مستند دوم با عنوان «پرواز در خورشید» بعد از یافتن لاشه بالگرد و پیکر شهدا آغاز میشود و روایتگر اتفاقات ملی از جمله تشییعها در شهرهای مختلف تا رسیدن پیکر مطهر شهید رئیسجمهور به آغوش امام رضا(ع) است. این مستند آماده شده و هفته
آینده اکران خصوصی آن انجام میشود.»
او افزود:«دو مستند دیگر نیز در دست تولید داریم؛ یکی درباره شهید امیرعبداللهیان و دیگری درباره شهید سیدمهدی موسوی که انشاءالله پس از فاصلهگذاری زمانی مناسب، اکران خواهند شد. ما تصمیم گرفتیم این آثار را بهصورت پلهای و نه همزمان با سالگرد پخش کنیم تا اثرگذاری
بیشتری داشته باشد.»
امینی در ادامه درباره رویکرد شهید آیتالله رئیسی نسبت به فرهنگ و هنر گفت: «شهید رئیسی در حوزه فرهنگ و هنر دغدغه جدی داشت. بنده که بیش از ۲۰ سال در صنعت فیلمسازی فعال بودهام، به جرأت میگویم هیچ دولتی به اندازه دولت سیزدهم از فرهنگ و هنر حمایت نکرد. از
حمایت مالی گرفته تا توجه به بازنشستگان، بودجهگذاری برای تولیدات سینمایی، حمایت از هنرهای تجسمی، موسیقی، تئاتر و حتی در بدو دولت که کشور درگیر کرونا بود، این حمایت ادامهدار بود.»
او تأکید کرد: «در این سه سال، با وجود فشارهای رسانهای، تخریبها و ناهنجاریهای اجتماعی، باز هم حمایت از فرهنگ و هنر پایدار ماند. به نظرم دوران وزارت فرهنگ در دولت سیزدهم یکی از قدرتمندترین دورانها بعد از انقلاب بود.»
تهیهکننده سریال گاندو اظهار کرد: «ایشان با هنرمندان جلسه میگذاشت، پیشنهادها را میشنید و همیشه تأکید داشت که اهالی فرهنگ و هنر باید مورد احترام و حمایت قرار بگیرند. فضای دولت ایشان برای اهل هنر، فضایی محترمانه و جدی بود.»
جشنوارهای با حمایت کامل دولت
وی اضافه کرد: در دو دوره جشنواره فیلم فجر که من دبیر آن بودم (دورههای ۴۱ و ۴۲)، دولت سیزدهم حمایت کاملی از برگزاری جشنواره داشت. هم از نظر مالی، هم معنوی، تلاش شد جشنوارهای باشکوه و در شأن سینمای ایران برگزار شود.»
امینی با اشاره به نگاه شخصی آیتالله رئیسی به جشنواره فیلم فجر گفت: «برای نخستینبار در طول تاریخ جشنواره، رئیسجمهور مستقیماً پیگیر فیلمها بود. به هیئت انتخاب خدا قوت میگفت، در وزارت ارشاد حضور پیدا میکرد، از داوران و انتخابکنندگان تقدیر میکرد. حتی
فیلمها را در سالن وزارت ارشاد میدید و پیامهای حمایتی برای اهالی جشنواره ارسال میکرد.»
یک خاطره ماندگار از محبت شهید رئیسی
امینی با اشاره به خاطرهای شخصی گفت:
«در یکی از سفرها، به دلیل کسالت قصد نداشتم همراهی کنم. اما وقتی رفتم، حاج آقا مثل همیشه به همه خدا قوت میگفت. وقتی به من رسید، گفت: «چرا پا شدی اومدی؟ شما کسالت داشتی، ما راضی نبودیم.» برایم عجیب بود که چطور این موضوع در ذهن ایشان مانده بود و پیگیر احوالم
بودند. این رفتارها نشاندهنده شخصیت پدرانه و محبتآمیز ایشان بود که اطرافیان را خانواده خود میدانست.»
او درباره سفرهای خارجی رئیسجمهور نیز گفت: «در سفرهای خارجی، همیشه گفتمان فرهنگی برای آقای رئیسجمهور اهمیت داشت. تفاهمنامههای فرهنگی بخش مهمی از تعاملات بین کشورها بود. موضوع فرهنگ از اولویتهای روابط بینالملل در نگاه ایشان بود و جناب آقای اسماعیلی،
وزیر محترم ارشاد، میتوانند در اینباره جزئیات بیشتری ارائه دهند.»
توصیف یک جملهای از شهید جمهور
در پایان، امینی در پاسخ به اینکه اگر بخواهد در یک جمله شهید رئیسی را توصیف کند، گفت:
«دولتمرد بااخلاص و ولایتمدار. اخلاص ایشان زبانزد خاص و عام بود و نگاه ولایتمدارانه ایشان در هیچ دولتمردی تا این حد ملموس نبود.»