موضوعات ‌مرتبط: اقتصادی اب و انرژی

a/178938 :کد

تحلیل ایران گزارش می‌دهد؛

چرا صنعت برق ایران از فناوری‌های نو عقب مانده است؟

  یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۴ — ۱۷:۳۱
تعداد بازدید : ۷   
 تحلیل ایران -چرا صنعت برق ایران از فناوری‌های نو عقب مانده است؟

عملاً یکی از نقاط ضعف راهبردی و بلندمدت صنعت برق، تأخیر جدی در جذب و بومی‌سازی فناوری‌های روز دنیا است این عقب‌ماندگی باعث شده ظرفیت به‌روزرسانی و تاب‌آوری زیرساخت‌ها پایین بیاید.

به گزارش تحلیل ایران ، در هیاهوی وعده‌های توسعه نیروگاهی و سخنرانی‌های سالانه مدیران صنعت برق، واقعیت تلخ‌تر اما پنهان مانده است: ناوگان نیروگاهی کشور پیر شده و نشانه‌های این پیری فراتر از افت راندمان، به خاموشی‌های زنجیره‌ای و سقوط پایداری شبکه منجر شده است. بر اساس داده‌های رسمی، نزدیک به ۶۵ درصد نیروگاه‌های حرارتی از بازه استاندارد عمر مفید عبور کرده‌اند؛ در حالی که عمر بهینه آن‌ها ۲۵ تا ۳۰ سال تعریف شده است، اغلب واحدها اکنون از دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ به جا مانده‌اند.

 

آمار واقعی فرسودگی

 

مطابق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس (۱۴۰۳) میانگین سنی نیروگاه‌های حرارتی کشور به ۲۹ سال رسیده است. حدود ۳۷ هزار مگاوات از ظرفیت حدود ۷۰ هزار مگاوات نیروگاهی ایران در اسمی شرایط «بازنشسته» قرار دارد. واحدهای بخار قدیمی، راندمانی تا ۳۱ درصد دارند که نسبت به میانگین جهانی (۵۰–۶۰ درصد برای نیروگاه‌های سیکل ترکیبی جدید) یک فاجعه محسوب می‌شود.

 

علاوه بر این، بخش مهمی از این تجهیزات نه تنها فرسوده، بلکه فاقد قطعات یدکی و قابلیت مدرن‌سازی تدریجی هستند. براساس ارزیابی سندیکای صنعت برق، صرفاً در پنج سال اخیر، حدود ۲ هزار مورد توقف اضطراری (Forced Outage) مستقیم ناشی از فرسودگی بوده است.

 

هزینه واقعی ادامه کار با فناوری‌های کهنه‌

 

افت راندمان و اتلاف سوخت: به گزارش شرکت تولید برق حرارتی، هر یک درصد کاهش راندمان در نیروگاه‌ها، معادل اتلاف سالانه ۵۰۰ میلیون مترمکعب سوخت گاز یا معادل ارزی حدود ۱۵۰ میلیون دلار است. برآوردهای غیررسمی نشان می‌دهد که افت راندمان نیروگاه‌های پیر، هر سال میلیاردها دلار هزینه اضافی سوخت و آلایندگی بر اقتصاد کشور تحمیل می‌کند.

 

افزایش خاموشی و توقف اضطراری: سن بالا و فرسودگی قطعات باعث افزایش incidents (توقف اضطراری) شده، به گونه‌ای که گاهی راندمان کل سیستم تولید در اوج تابستان تا ۱۰ درصد کاهش می‌یابد و شبکه با کمبود جدی مواجه می‌شود.‌

 

هزینه تعمیرات و نیروی انسانی: تعمیر اضطراری واحدهای فرسوده تبدیل به روندی دائمی شده و تیم‌های تعمیراتی، بیش‌تر وقت خود را به جای پروژه‌های توسعه‌ای، صرف وصله‌پینه و احیای تجهیزات کهنه می‌کنند. این، هزینه نیروی انسانی و همچنین آسیب به روحیه تخصصی نیروهای فنی را به شدت بالا برده است.‌

 

فرصت‌سوزی برای گذار به فناوری نوین: تأخیر در خارج‌کردن واحدهای قدیمی، اجازه نمی‌دهد پروژه‌های سیکل ترکیبی جدید یا تجدیدپذیرها جایگزین شوند.

 

چرایی عدم جایگزینی فناوری‌های جدید

 

متولیان صنعت برق مدام به مشکلات بودجه و مقررات اشاره می‌کنند. اما کارشناسان بر این باورند که مشکل عمده‌تر، فقدان نقشه راه تکنولوژیک و غیبت الزامات سیاست‌گذاری برای خروج واحدهای فرسوده است.‌

 

سیاست‌های بی‌انگیزه: قراردادهای فروش برق تضمینی (PPA) و تسهیلات سرمایه‌گذاری برای نیروگاه‌های جدید ناکارآمد هستند و جذابیتی برای سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی ایجاد نمی‌کنند.‌

 

بی‌عملی در اجرای برنامه خروج: سند راهبردی خروج واحدهای فرسوده که در دولت قبل مصوب شد، هرگز اجرا نشد و عملاً پروژه به پروژه عقب افتاد.‌

 

همچنان‌سازی و سرهم‌بندی: صنعت برق ایران عادت کرده که با پروژه‌های کوتاه‌مدت تعمیرات، عمر تجهیزات را به زور افزایش دهد و نقدینگی اندک را صرف همان وصله‌کاری کند.

 

نگاه آسیب‌شناسانه به سیاست‌های حمایتی

 

پیشنهادهای دولتی برای بهبود وضعیت، عمدتاً حول محور افزایش اعتبارات و بازنگری در تعرفه‌ها است؛ اما بدون الزام به خروج تکنولوژی‌های منسوخ، این اعتبارات صرفاً صرف به تعویق انداختن بحران می‌شود. عدم اجرای عملیاتی سیاست‌های قبلی مثل مولدسازی و تجمیع ظرفیت‌های سرمایه‌ای بخش خصوصی، فرصت‌های گذار فناورانه را هدر داده است.‌

 

در همین رابطه وحید شریعتی استاد دانشگاه و پژوهشگر ارشد اقتصاد و مدیریت تولید برق به سوالات خبر نگار مهر پاسخ داده است که در ادامه این گفتگو را ملاحظه می‌کنید

 

فرسودگی ناوگان نیروگاهی تا چه میزان در بحران خاموشی نقش دارد؟

 

نقش اصلی را دارد. شاید بیش از هر عامل دیگر، کاهش راندمان و افزایش خاموشی مستقیم به سن بالای تجهیزات بازمی‌گردد. اگر جدول حوادث توقف اضطراری را ببینید، بخش عمده‌اش مربوط به نیروگاه‌هایی است که بیش از ۲۵ سال عمر دارند. حتی با تزریق سوخت نیز، ساختار فرسوده اجازه افزایش تولید پایدار را نمی‌دهد.

 

چرا سال‌ها در خروج واحدهای قدیمی سستی شده؟

 

متأسفانه همواره بودجه‌های عمرانی و تعرفه‌های غیراقتصادی بهانه شده‌اند. اما واقعیت جدی‌تر، غلبه تفکر «مدیریت مسکن» بر «اصلاح راهبردی» است. در هیچ دوره‌ای، الزام حقوقی و اجرایی برای خارج کردن واحدهای پیر عملیاتی نشده است. بسیاری از مدیران به خاطر مشکلات کوتاه‌مدت و نبود اراده لازم سراغ پروژه‌های دردسرساز و خروج موقت نمی‌روند.

 

آیا بخش خصوصی واقعاً رغبت دارد وارد نوسازی شود؟

 

خیر، انگیزه سرمایه‌گذاری بخش خصوصی خیلی کم است. مدل PPA کنونی سودآوری کافی ندارد. حتی در پروژه‌های تجدیدپذیر نیز نهادهای مربوطه با تأخیرهای طولانی و حواشی بوروکراتیک مواجه‌اند. اگر هم سرمایه‌ای باشد، بخش خصوصی سعی می‌کند همان واحد را اورهال کند نه جایگزین!

 

اگر وضعیت همین‌گونه ادامه یابد چه خواهد شد؟

 

وارد دوره خاموشی ساختاری خواهیم شد؛ یعنی نه خاموشی موقت، بلکه سقوط واقعی شبکه و اتلاف عظیم راندمان ملی. اگر تحول فوری رخ ندهد، عملاً تا سه سال آینده ظرفیت واقعی تولید حتی زیر نیاز مصرف فعلی خواهد رفت.

 

چه اقدام فوری پیشنهاد می‌دهید؟

 

باید فوراً سند الزام‌آور خروج واحدهای فرسوده ابلاغ و نظارت شود. هر واحدی که به راندمان زیر ۳۰ درصد رسیده، باید ظرف دو سال جایگزین شود. همچنین سرمایه‌گذاران بخش خصوصی داخلی و خارجی را باید با تضمین خرید و تسهیلات واقعی وارد این عرصه کنیم.

 

به گزارش تحلیل ایران فرسودگی نیروگاه‌ها نه فقط لکه‌ای بر کارنامه صنعت برق، که تهدیدی علیه کل اقتصاد کشور است. مدیران صنعت زمانی که باید خروج فناوری‌های کهنه را جدی می‌گرفتند، فرصت را به پروژه‌های مقطعی و تعمیرات موقت دادند و این یعنی آینده صنعت برق ایران (و به تبع آن امنیت انرژی کشور) به شدت در معرض سقوط ساختاری قرار گرفته است.

                               



  ارسال نظر جدید:
      نام :        (در صورت تمایل)

      ایمیل:      (در صورت تمایل) - (نشان داده نمی شود)

     نظر :