به گزارش تحلیل ایران، مسعود پزشکیان در گفتگویی با شبکه تلویزیونی الجزیره، به سوالات مجری این شبکه درباره تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به کشورمان، احتمال تکرار این تجاوز، موضع جمهوری اسلامی ایران درباره مذاکره و موضوعات و خطوط قرمز ایران برای مذاکره، تأثیرات
تجاوز رژیم صهیونیستی بر جامعه ایران و رویکرد ایران برای ایجاد یک چهارچوب امنیت منطقهای پاسخ داد.
متن کامل این گفتگو به شرح زیر است؛
مجری: ما در حال انجام یک گفتگوی اختصاصی با رئیس جمهوری هستیم که تنها چند هفته پیش هدف یک سوءقصد قرار گرفت؛ اقدامی که به گفته منابع رسمی، از سوی رژیم اسرائیل طراحی شده بود.
پزشکیان: بسم الله الرحمن الرحیم. اولاً خدمت شما مردم عزیز که صدای ما را میشنوند و تصویر ما را میبینند، سلام عرض میکنم. آنچه چند هفته قبل اتفاق افتاد، تجاوز رژیم صهیونیستی به کشور ما بود؛ اقدامی که با زیر پا گذاشتن تمام قوانین بینالمللی همراه بود. این
حادثه، در ذهن من بهعنوان پزشکی که حالا مسئولیت کشور را بر عهده دارد، این تصور را ایجاد کرد که در روند برخوردهای رژیم صهیونیستی و قدرتهای بزرگ، بهویژه آمریکا، هیچ قانونی و هیچ چهارچوبی ملاک عمل نیست. آنها بهراحتی میتوانند تمام قوانین را زیر پا بگذارند،
به خانه مردم حمله کنند و به مکانهایی آسیب بزنند که طبق همین قوانین، حق چنین کاری را ندارند.
ادعاهایی که درباره دیپلماسی و حقوق بشر مطرح میشود، در عمل برای آنها هیچ اهمیتی ندارد و میتوانند خیلی راحت از کنار همه این مفاهیم عبور کنند. اگر بتوانند، حاضرند هر کسی را که مانع رسیدن به مقاصدشان باشد، از سر راه بردارند. اما آنچه خداوند میخواهد، طبیعتاً
چیزی نیست که آنها میخواهند. خداوند برای کشور ما، حاکمیت ما و مسیر ما، روندی را ترسیم کرده که عزت و سربلندی در پی خواهد داشت. یقیناً این مسیر بهگونهای رقم خورده که با اراده الهی گره خورده است.
در آن اتفاق، بهتصور خودشان ابتدا فرماندهان نظامی ما را هدف گرفتند، سپس دانشمندانمان را ترور کردند و در نهایت قصد داشتند به سیاسیون نیز آسیب بزنند تا بهزعم خود، کشور ما را به هرجومرج بکشانند. اما خداوند نخواست و خواست او بالاتر از هر نقشه و توطئهای عمل
میکند.
آیا از نگاه شما، هدف اصلی این عملیات صرفاً ترور شخص رئیس جمهور ایران نبود، بلکه اهدافی فراتر از آن، نظیر براندازی کلیت نظام جمهوری اسلامی را دنبال میکرد؟
خب طبیعتاً آن چیزی که شما میبینید این است که آمریکا، در دوره ترامپ، صراحتاً میگفت که ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد. کاری که امروز با تبلیغات گسترده و فضاسازی در سطح بینالمللی انجام میدهند، این است که دنیا و منطقه را بترسانند و ذهنها را بهسمتی
ببرند که ایران یک تهدید است؛ ایران میخواهد سلاح هستهای تولید کند، ایران میخواهد منطقه را به آشوب بکشد.
در حالیکه ما قربانی ترور هستیم. ما آغازگر ناامنی نبودهایم. این رژیم صهیونیستی است که منشأ جنگ، تشنج و بیثباتی در منطقه بوده و فجایعی را رقم زده که بر اساس همان سیاستها و نقشههایی است که از گذشته در سر داشته؛ همان طرحی که در ذهن دارد برای تسلط از نیل
تا فرات.
در سیاست ما، در نقشه راه جمهوری اسلامی ایران، چنین فکری هیچگاه نبوده، نیست و نخواهد بود. ما همواره به حریم و تمامیت ارضی همه کشورهای اسلامی و حتی کشورهای غیر اسلامی احترام گذاشتهایم. ما هیچگاه آغازگر جنگی نبودهایم؛ همیشه از خودمان دفاع کردهایم. اما
اگر رژیم صهیونیستی قدرت پیدا کند، نه تنها ما، بلکه همه کشورهای اسلامی را هدف قرار خواهد داد تا به نیتهای شومی که در سر دارد برسد و این را در عمل ثابت کرده است. سوریه کشوری بود که وارد گفتگو با آنها شد، حتی با آمریکا مذاکره کرد، اما سوال اینجاست، چرا به سوریه
حمله میشود؟ چرا سرزمین سوریه را با خاک یکسان میکنند؟ آیا این حق را دارند؟
دنیا که همه این اتفاقات را میبیند، باید بپرسد که بر اساس کدام قوانین بینالمللی چنین فجایعی علیه مردم فلسطین، غزه، سوریه و حتی ایران در حال وقوع است؟ و اگر این رفتارها امروز با ما تمام شود، آیا فردا متوقف خواهند شد؟ مطمئن باشید اگر به اهدافشان برسند، کشورهای
اسلامی دیگر را نیز مورد تجاوز قرار خواهند داد. این چیزی است که من با تمام وجود درک میکنم.
اجازه بدهید یک سوال مستقیم مطرح کنم، آقای دکتر. این تحلیل بارها مطرح شده که هدف اصلی این جنگ، دستکم از نگاه اسرائیل و نه لزوماً آمریکا، براندازی نظام جمهوری اسلامی در ایران است. آیا این تحلیل، موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران است؟ یا بیشتر باید آن را یک برداشت
رسانهای یا تحلیل نخبگان تلقی کرد؟
ببینید، هیچ شکی در این نیست که رژیم صهیونیستی در تلاش است قدرتها را در منطقه تکهتکه کند. بحث سلاح هستهای، تهدید، یا مواردی از این دست، همه بهانهاند. آنها چه تصوری داشتند که آمدند مراکز انتظامی ما را هدف قرار دادند؟ چرا تأسیسات آبی تهران را بمباران کردند
تا آب به مردم نرسد؟ برای چه زندانها را زدند؟ زندانیها چه گناهی کرده بودند؟ مردمی که در آن مراکز حضور داشتند، جزو کدام طرف این درگیری بودند که مورد حمله قرار گرفتند؟
از نگاه من، هدف اصلی ایجاد ناآرامی و تشنج در کشور بود؛ بمباران از یک سو، زدن فرماندهان از سوی دیگر، با این تصور که ایران از نظر دفاعی فلج خواهد شد و در ادامه، مردم دست به اعتراض خواهند زد. و همزمان، در هر منطقهای، قومیتها بلند خواهند شد و خواستار مناطق
خودمختار خواهند شد. اما غافل از آنکه همه کسانی که در این سرزمین زندگی میکنند، به ایران پایبندند و حاضرند برای دفاع از آن جان بدهند. شما خوب میدانید که ما در کشورمان نارضایتی داریم، مردم ناراضی داریم؛ به دلیل عملکردهایی که گاهی ما داشتهایم، به خاطر برخوردهایی
که نباید میکردیم. حتی کسانی که در زندان بودند، همانهایی که با ما مشکل داشتند، در جریان این تجاوزی که رژیم صهیونیستی و آمریکا رقم زدند، با تمام توان از کشور دفاع کردند. از ایران دفاع کردند و حمله را محکوم کردند. حتی اگر هیچ دستاوردی در این جنگ نداشتیم، همین
که ملت را در دفاع از تمامیت ارضی متحد کرد، برای ما بزرگترین دستاورد بود.
رژیم صهیونیستی اکنون در سوریه به دنبال چیست؟ میخواهد آنجا را تجزیه کند. در فلسطین به دنبال چیست؟ قصد دارد مردم را از سرزمین خود بیرون کند. فجایعی که در آنجا در حال وقوع است، گواه همان نیتهاست. و اگر روزی نوبت به تحلیل آن رسید، درباره لبنان نیز باید صحبت
کنیم که آنجا چه میخواهد بکند.
آیا بهنظر شما، رژیم صهیونیستی قصد دارد ایران را هم تجزیه کند؟
اصلاً نه فقط در ایران، من اعتقاد دارم که چشمانداز رژیم صهیونیستی فراتر از این است. مگر نه اینکه شعار «از نیل تا فرات» متعلق به این رژیم است؟ خب چگونه میخواهد به چنین هدفی برسد؟ طبیعتاً باید این کشورها را تضعیف کند، در حالت ضعف نگه دارد و سپس با روندی که
در پیش گرفته، پیشروی کند. هر روز در حال تجاوز است و در عین حال، در سطح جهانی مظلومنمایی میکند که گویا دارد از خود دفاع میکند؛ اما در داخل منطقه، هر نوع تجاوز و خشونتی که از دستش برمیآید، اعمال میکند.
شما به غزه نگاه کنید. کودکان بیگناه چه گناهی کردهاند؟ دارند از گرسنگی میمیرند. این سازمانهای بینالمللی، این حقوق بشر کجاست که نمیگذارد در مقابل دیدگان جهانی، آب و غذا به زنان و کودکان برسد؟ آیا اینها تهدیدی برای صهیونیستها هستند؟ آیا نظامیاند؟ آیا
قصد جنگ دارند؟ اینها در سرزمین خودشان هستند. کدام قانون اجازه چنین رفتاری را میدهد؟ کدام انسانیتی چنین برخوردی را مجاز میداند؟
من واقعاً شرمندهام؛ اگر کسی انسان باشد، حتی با موجودات غیرانسانی هم حاضر نیست چنین رفتاری داشته باشد که امروز رژیم صهیونیستی با انسانها دارد. در برابر چشمان دنیا، زنان و کودکان را میکشد. شما خودتان بهتر میدانید. شما تصویرها را پخش میکنید. بچهای از
گرسنگی در حال مرگ است، اما طبق کدام قانون اجازه نمیدهند آب و غذا به او برسد؟ خبرنگاران را میکشد؛ این دفاع از خود است؟ این رژیم به دیپلماسی، به دموکراسی، به حقوق بشر و به همه اصول شناختهشده بینالمللی آسیب زده است.
ما چرا باید به جان هم بیافتیم؟ چرا باید با هم بجنگیم؟ ما در انتخابات یک شعار داشتیم، وحدت، انسجام در داخل و باور به اینکه ایران متعلق به همه ایرانیان است، نه یک جناح، نه یک گروه خاص. و فراتر از آن، باور داریم که ما با کشورهای همسایه خود برادریم. میتوانیم
در صلح و آرامش کنار هم زندگی کنیم.
در کردستان، ما با کردهای آنسوی مرز قوموخویش هستیم. در آذربایجان، آذریهای دو سوی مرز با هم خویشاوندند. در ترکمنستان، افغانستان و پاکستان هم همینطور. ما همه از یک ریشه هستیم. حالا آمدهاند مرز کشیدهاند، ایرادی ندارد؛ مرزها سر جای خودشان، اما ما برادر
و خواهر هستیم. دین، اعتقاد و باور ما مشترک است. هیچ لزومی ندارد با یکدیگر بجنگیم. باید به هم کمک کنیم؛ در مسائل اجتماعی، علمی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی. این باور ماست.
اما رژیم صهیونیستی اینگونه نیست. این رژیم یک غده سرطانی است. از ابتدا با تجاوز و اشغال سرزمینهای مسلمانان بهوجود آمده و هنوز هم به آنچه گرفته قانع نیست. هر روز بیشتر میخواهد. بهانهاش هم این است که دیگران تهدیدش میکنند. اما در واقع، این اوست که مردم
را از سرزمینشان بیرون کرده و بعد میگوید اینها تهدیدند. اگر کسی را از خانه خودش بیرون کنند، آن فرد چه باید بکند؟ بگوید چشم، خداحافظ، حق با شما بود؟ این نیت واقعی رژیم صهیونیستی است.
من میخواهم به همان جنگی که آغاز شد برگردم. واقعاً دیدیم که این جنگ با یک حمله گسترده اسرائیل شروع شد؛ با ترور نظامیانی که در ایران بودند و بعد هم حمله به مراکز نظامی، امنیتی و حتی اقتصادی، تا جاییکه محل حضور مردم هم هدف قرار گرفت. در نهایت رسیدیم به همان
جلسهای که جنابعالی در آن حضور داشتید؛ جلسهای با مسئولان ارشد نظام، جاییکه سعی کردند چهرههای سیاسی کشور را هم ترور کنند.
در اینجا، یک مسئله جدی مطرح میشود؛ چه در داخل و چه در خارج از کشور، نفوذ اسرائیل. برخی معتقدند اسرائیل توانسته در داخل ایران نفوذ کند، یا بهتعبیر دیگر، در «جنگ سایه» موفق عمل کرده است. شما این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟ مخصوصاً با توجه به اینکه برخی
مسئولان جمهوری اسلامی نیز گفتهاند که بله، نفوذ وجود دارد و ما در تلاش هستیم برای پیشگیری.
آنچه شما از آن با عنوان نفوذ یاد میکنید، طبیعتاً محل تردید نیست. همه دولتها در همه کشورها، شبکههایی دارند؛ این قاعدهای شناختهشده است. شما بهخوبی میدانید که چند سال پیش حتی اتاقهای رؤسای جمهور کشورهای اروپایی هم توسط آمریکا شنود میشد. اما اینکه امروز
چگونه چنین فاجعهای رقم خورده، از نگاه من موضوع اصلی نفوذ بهتنهایی نیست؛ بلکه عامل مؤثرتر، تکنولوژی است. تکنولوژیهایی که گاهی آگاهانه و گاهی ناآگاهانه در دست داریم و مدام با خود حمل میکنیم. همانطور که در لبنان با پیجرها چه کردند؛ از ابزاری که در اختیار
مردم بود استفاده کردند و هر وقت که خواستند، آن را منفجر کردند.
این تلفنهای همراهی که دست ماست، بهراحتی میتوانند عادتهای انسانها، محل استراحت، تردد و سبک زندگی افراد را رصد کنند؛ و بعد بر اساس همین دادهها، نقشههای شوم خود را اجرا کنند. بنابراین، فقط نفوذ نبوده که این حوادث را ممکن کرده، بلکه فناوریهایی است که
اکنون در اختیار آنهاست و در نهایت توسط آمریکا و قدرتهای بزرگ کنترل و هدایت میشود.
این ابزارها کارهایی را ممکن میسازند که در گذشته برای انجامشان باید صدها نیروی انسانی استخدام میشد. حالا با همین تکنولوژی، کارهایی را انجام میدهند که امروز شاهد آن هستیم. اما باز هم باید برگردم به اصل موضوع، اگر این افراد انسان هستند و از انسانیت بویی
بردهاند، اگر با من مشکل دارند، با خانواده من چه خصومتی دارند؟ در کدام قانون بینالمللی مجاز است که بهخاطر یک نفر، یک خانواده یا یک محله را قربانی کنند؟
این رفتارها نه قابل دفاع است و نه قابل توجیه. چطور برخی رسانههای خارجی مینشینند و از چنین رفتارهای غیرانسانی دفاع میکنند؟ چطور قدرتهای جهانی از این جنایات حمایت میکنند و ابزار کشتار در اختیارشان میگذارند؟ در کجای دنیا چنین چیزی پذیرفتنی است؟ اگر قرار
است کسی در میدان جنگ کشته شود، با کسی بجنگند که با آنها درگیر است، نه با زنان و کودکان بیگناه و بعد، همین کسانی که چنین فجایعی را رقم میزنند، در رسانهها از دموکراسی، حقوق بشر و کودکان سخن میگویند. اگر در ایران، در جریان یک واقعه، فردی جان خود را از دست
داده، همان یک اتفاق را دستمایه کردند تا کل ملت، کل نظام و تمام کشور را متهم به نقض حقوق بشر کنند. ما اگر اشتباهی کردیم، پذیرفتیم، اما آیا این بهمعنای آن است که همه ما فاسدیم و ضد بشر؟ در حالیکه آنها در برابر دیدگان جهانی، روزانه صدها و هزاران انسان را
میکشند و جهانِ بهاصطلاح متمدن، در سکوت کامل است.
بله، نفوذ وجود دارد. در همه جا هست. اما ابزار و تکنولوژی که امروز وجود دارد، از خودِ نفوذ هم خطرناکتر است. هیچکس نمیداند ابزارهایی که به کشورهای مسلمان فروختهاند، اگر روزی صاحبان آنها تصمیم بگیرند استفاده نکنند یا بخواهند آنها را متوقف کنند، آیا این
ابزارها کار خواهند کرد یا نه؟ کافی است قطعهای کوچک در آنها تعبیه شده باشد؛ اگر نیت آنها با نیت ما یکی نباشد، همان دستگاه را از راه دور از کار میاندازند و حتی منهدمش میکنند.
ما فقط تصور میکنیم، ابزار دارند به ما میدهند، درحالیکه اینطور نیست. این همان چیزی است که همه کشورهای اسلامی باید متوجه آن باشند، آنها هرگز با نیت خیر، دنبال کمک به ما مسلمانها نیستند.
جناب رئیس جمهور، یک سوال مهم وجود دارد. از همان زمانی که جنگ آغاز شد و پس از آن به آتشبس رسید، روایت جمهوری اسلامی ایران از این درگیری، روایتی مبتنی بر پیروزی بوده است. ما از زبان مسئولان ایرانی بارها شنیدهایم که جمهوری اسلامی در این جنگ پیروز شده است.
سوال اینجاست، با توجه به تمام خسارتهایی که وارد شده، ترورهایی که در داخل کشور رخ داده، آسیبهای اقتصادی، نظامی، امنیتی و حتی انسانی، این روایت پیروزی بر چه مبنایی استوار است؟ دقیقاً بر اساس چه شاخص یا واقعیتی میتوان گفت که ایران در این جنگ پیروز شده است؟
هیچ جنگی برنده ندارد. مگر آنها پیروز شدند؟
آنها میگویند پیروز شدهایم.
دفعنا و دفعت الله عنا. یکبار آنها میزدند، یکبار ما میزدیم. آنها هم همان صدماتی را دیدند که ما دیدیم. اما تفاوت اینجاست، ما برخلاف قوانین بشری عمل نکردیم، ولی آنها هیچ قانون بشری را رعایت نکردند. ما به هیچ خانهای در آنجا حمله نکردیم، آنجا را بمباران
نکردیم، آب و زیرساختهای غیرنظامی را تخریب نکردیم. اما آنها هر کاری از دستشان برمیآمد انجام دادند. اینکه بگویند پیروز شدند؟ ما هم آنها را زدیم، آنها هم ما را زدند. ولی ما از یک جنبه مهم پیروز شدیم، انسجام و وحدتی که در کشور بهوجود آمد. این انسجام، این
قدرت، پیش از آن در این سطح وجود نداشت. اگر از این زاویه نگاه کنید، ما پیروزیم.
از نظر آسیب، بله، به ما هم صدمه زدند و ما هم به آنها. اگر تصور میکردند که میتوانند جنگ را تا آخر ادامه دهند، حتماً ادامه میدادند؛ همانطور که امروز هر روز بر سر مردم بیگناه غزه بمب میریزند. چون آن مردم قدرت دفاع ندارند، چون چیزی ندارند. آنها چه گناهی
کردهاند که باید هر روز هدف قرار بگیرند؟ چرا دست از سر آنها برنمیدارند؟ در نتیجه، اینطور نیست که آنها پیروز شدهاند و ما شکست خوردهایم. آنها زدند و ما هم زدیم. آنها آسیب دیدند و ما هم دیدیم. اما ما یک دستاورد بزرگ داشتیم، شکستن گنبد آهنین و آن ابهتی
که از خودشان ساخته بودند. با وجود همه پشتیبانیهایی که از سوی آمریکا و دیگران از آنها صورت گرفت، گنبدشان آهنی نبود؛ نه تنها گنبد آهنی خودشان، بلکه گنبدهایی که در منطقه با کمک آنها ساخته شده بود هم نتوانستند تاب بیاورند.
و این، دستاوردی افتخارآمیز است که با توان کارشناسان و متخصصان خودمان به دست آمد. برای همین هم هست که آنها با دانشمندان ما دشمنی دارند. چون نمیخواهند در جوامع اسلامی آگاهی و فهم رشد کند. آنها نوکر میخواهند، اما مسلمانان زیر بار نوکری هیچ قدرتی نمیروند.
کسی که در برابر خدا سر فرود میآورد، دیگر در برابر بندگان خدا سر خم نخواهد کرد. این، باوری است که ما داریم.
کاری که رژیم صهیونیستی با ما کرد، باعث شد انسجام و اتحاد داخلی ما تقویت شود. حتی کشورهای همسایه، کشورهای مسلمان، اکثریتشان در این ماجرا با ما همدردی کردند و رژیم صهیونیستی را قاطعانه محکوم کردند؛ یکصدا و بیسابقه. هیچوقت سابقه نداشته که کشورهای منطقه
اینگونه صریح از ایران حمایت کنند. چون میدانستند متجاوز چه کسیست. ما در میز مذاکره بودیم. ما داشتیم گفتگو میکردیم. آنها ناجوانمردانه حمله کردند. البته ما در آنها مردانگیای نمیبینیم که بگوییم نامردی کردند. انسانیتی هم در آنها نمیبینیم. فقط لباس دروغین
حقوق بشر و انسانیت را به تن کردهاند. حداقل انسانیت ایجاب میکند که آب، غذا و داروی یک منطقه غیرنظامی را نبندند. حداقلش این است که کودک را از گرسنگی به مرگ نکشانند. این دیگر بدیهیترین چیزهاست.
برخی کشورهای منطقه گفتهاند که اسرائیل از آنها درخواست آتشبس کرده است. آیا در جریان جنگ، چنین درخواستهایی بهصورت رسمی از طریق این کشورها به دست جمهوری اسلامی ایران رسیده؟ یعنی واقعاً اسرائیل از طریق برخی کشورهای منطقه برای میانجیگری یا اعلام تمایل به
آتشبس، پیامی به ایران فرستاده است؟
رژیم صهیونیستی این حمله را با اجازه آمریکا انجام داد. از نظر من، بدون اجازه آمریکا هرگز نمیتوانست دست به چنین اقدامی بزند. بنابراین وقتی آمریکا به او گفت دست بردار، عقب نشست. گنبد آهنینش هم که حالا دیگر آن تصوری را که طی این سالها ساخته بودند، از دست
داده. از زمانی که رژیم صهیونیستی آن سرزمین را اشغال کرده، تا امروز، چه کسی توانسته بود به اورشلیم یا شهرهای اصلی آنها حمله کند؟ هیچکس. آن ابهت، حالا شکسته است.
حتی اگر فقط یک گلوله هم باشد، موضوع فراتر از عدد و آمار است. آنها تا پیش از این اجازه نمیدادند خبرنگاران جایی را ببینند. اما حالا خبرنگاران ما از ایران میروند، همهجا را میبینند. آنها از جاهایی ضربه خوردند که حتی صدایش را هم درنمیآوردند. در نتیجه،
آن ابهتی که ساخته بودند، شکست. و الان تمام تلاششان این است که آن تصویر، آن قدرتنمایی گذشته را دوباره بازسازی کنند. طبیعی است که ما از نظر تکنولوژیک، در برخی حوزهها، تجهیزات پیشرفته مثل هواپیماهای خاص و بعضی ابزارها را نداریم. اما ما قدرت دفاعی داریم و اگر
بخواهند ادامه بدهند، میتوانند ضربههای سنگینتری هم بخورند. ما دنبال جنگ نیستیم. ما دنبال ناآرامی نیستیم. ما فقط از خودمان دفاع کردیم.
جناب رئیس جمهور، آیا دیگر نگرانیای درباره احتمال آغاز موج دوم جنگ وجود ندارد؟ نشانه خاصی در این زمینه مشاهده نمیکنید؟
ببینید، از نظر اعتقادی، حضرت علی علیهالسلام در یکی از خطبههایشان میفرمایند: «ولا تدفعن صلحاً دعا إلیه عدوک إذا رضیتَه، فإن فی ذلک راحة للجند، واطمئناناً للبلاد، وأمناً للهموم، وسکناً للناس.»
ما هیچ اطمینانی به آنها نداریم. هر لحظه ممکن است دوباره همان مسیر را طی کنند. ممکن است طمع کنند و بار دیگر دست به تجاوز بزنند. بر همین اساس، نیروهای مسلح ما با قدرت، خودشان را برای هرگونه تجاوز احتمالی آماده کردهاند. اما ما آغازگر هیچ جنگی نخواهیم بود.
ما شروعکننده نخواهیم بود. این همان چیزیست که آنها در سطح جهان برعکس جلوه میدهند و تبلیغ میکنند که گویا ایران عامل ناامنی در منطقه است.
من همان روزی که رأی آوردم، اولین اتفاقی که افتاد این بود که آمدند اسماعیل هنیه را ترور کنند. نامردها، اسماعیل هنیه چه گناهی کرده بود؟ او به یک کشور آمده بود؛ کدام قانون، کدام نظام حقوق بشری به آنها اجازه میدهد چنین کاری انجام دهند؟
اگر حقوق بشر و سازمان مللی وجود داشت که واقعاً معیارهای انسانی داشت، این تجاوزها و رفتارهای غیرقانونی و غیراخلاقی را متوقف میکرد. اما میبینیم که نهتنها متوقف نمیکند، بلکه وقتی دادگاه لاهه کسی را محکوم میکند، آمریکا خودش دادگاه را محکوم میکند! چون آن
محکومیت به ضررش بوده.
هر چیزی که به ضرر نگاه آنها باشد، از نظرشان محکوم است. و هر چیزی که به نفعشان باشد، ولو غیرانسانی و خلاف قانون، مجاز است.
ما بر اساس اعتقادات و باورهایمان، این منطق را نمیپذیریم. مسلمانها توانایی دارند. مسلمانها اگر با هم متحد شوند، میتوانند در برابر ظلم و ستم بایستند، به هم کمک کنند و جامعهای بسازند که منطقه را مملو از امنیت، انسانیت، رشد و ترقی کند؛ و با همه کشورهای
جهان در صلح و آرامش زندگی کنند.
اسلام یعنی سلامتی. اسلام یعنی اینکه شما سالم بمانید، ما هم سالم بمانیم. اما متأسفانه ما با دنیایی نامرد سروکار داریم.
رئیس جمهور آمریکا، آقای دونالد ترامپ، گفته است که حملهای که ایالات متحده به سه مرکز هستهای ایران انجام داده، باعث شده تأسیسات فردو و کل برنامه هستهای ایران نابود شود.
سوال من این است، آیا شما این سخنان را صرفاً یک موضعگیری سیاسی تلقی میکنید؟ و نکته دوم، واقعاً تأسیسات هستهای ایران، بهویژه سایت فردو، تا چه حد آسیب دیدهاند؟
ببینید، بخشهایی که الان دیگر به آنها دسترسی نداریم، همان قسمتهاییست که آنها زدهاند؛ ورودیها را هدف قرار دادند. اما توان هستهای ما نه در فردو است، نه در نطنز، نه در اصفهان، نه در هیچ نقطهای که آنها هدف قرار دادند؛ توان هستهای ما در اندیشه و مغز
نیروی انسانی ماست.
ما هیچگاه قرار نبوده و نیست که به سمت سلاح هستهای برویم. آنچه ترامپ میگوید که ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد، اصلاً موضوع ما نیست. این مسئله، یک باور دینی است. یک فتوا و دستور صریح از سوی رهبری جمهوری اسلامی است. و وقتی چنین باوری وجود دارد، هیچ
سیاستمداری که در این نظام زندگی و فعالیت میکند، نمیتواند برخلاف آن عمل کند. اعتقاد نظام جمهوری اسلامی ایران این است که ما نباید سلاح هستهای داشته باشیم. سلاح هستهای ابزاری است وحشیانه، کور، که تر و خشک را با هم میسوزاند. از نگاه انسانی و اعتقادی، این
کاملاً مردود است.
ما بهدنبال سلاح هستهای نیستیم. ما عضو NPT هستیم، در چهارچوب همان معاهده بینالمللی داریم عمل میکنیم. سوال این است، چرا همان NPT، همان آژانس انرژی اتمی، طبق قوانین خودش با ما رفتار نمیکند؟ ما هر وقت از چهارچوبها خارج شدیم، بیایند بگویند شما تخلف کردهاید.
ما که تحت نظارت آنها بودیم. آنها میآمدند، بازرسی میکردند، بر همهچیز اشراف داشتند. پس چرا همان نهادها، طبق همان قوانین، این تجاوزات را محکوم نکردند؟ طبق قوانین بینالمللی، حمله به تأسیسات هستهای ممنوع است؛ هیچ دولتی حق چنین کاری را ندارد. چرا این حملات
را محکوم نکردند؟
متأسفانه، این واقعیتیست که ما در جهان امروز با آن مواجهیم. اما پاسخ ما روشن است، ما بهدنبال سلاح هستهای نیستیم. ما بهدنبال امنیت، ثبات و پیشرفت در چهارچوب تعهداتمان هستیم.
آقای دکتر، آنها میگویند ایران نباید هیچ برنامهای برای غنیسازی اورانیوم داشته باشد. پاسخ شما چیست؟
این بر اساس کدام قانون بینالمللی است؟
طبق قوانین خودشان.
خب، آیا باید چنین چیزی را بپذیریم؟ مگر در دنیا قوانینی وجود ندارد؟ مگر این سازمانها برای همین ایجاد نشدهاند؟ اگر قرار است این قوانین فقط ابزاری باشند در دست عدهای خاص، پس این سازمانها را جمع کنند. همه این ساختارها، اگر فقط در اختیار کسانی باشد که هر
جا دلشان خواست محکوم کنند و هر قدرتی را که بخواهد بر اساس همان چهارچوبها روی پای خو