به گزارش تحلیل ایران ؛ «ممدوح المنیر» مدیر اندیشکده بینالمللی علوم سیاسی و راهبردی در استانبول در گزارشی که شبکه «الجزیره» آن را منتشر کرده، مینویسد:آمریکا با چالشی بزرگ و در حال گسترش روبروست؛ احتمال وقوع بحران انرژی در دهه آینده. این بحران نتیجه تعامل
پیچیدهای است میان سیاستهای داخلی دونالد ترامپ، پیشرفتهای سریع فناوری به ویژه در زمینه هوش مصنوعی، و رقابتهای جهانی که روز به روز نزدیکتر میشود.
در مرکز این بحران، «طرح قانون بزرگ زیبا» (One Big Beautiful Bill Act) قرار دارد که دونالد ترامپ در نوزدهم ژوئیه ۲۰۲۵ آن را امضا کرد. این قانون با کاهشهای گسترده مالیاتی، حمایت حیاتی از انرژی پاک را تهدید میکند، آن هم در شرایطی که مصرف برق به خاطر مدلهای
هوش مصنوعی با شتابی بیسابقه در حال افزایش است.
آمریکا تلاش میکند جایگاه پیشروی خود در حوزه هوش مصنوعی را حفظ کند، اما در موقعیتی پارادوکسیکال قرار گرفته است: پیشرفت چشمگیر در فناوری در حالی که زیرساختهای انرژی که این فناوری را تغذیه میکنند، در حال تضعیف هستند.
در مقابل، چین استراتژی کاملاً متفاوتی را دنبال میکند؛ تمرکز بر تسلط بر انرژیهای تجدیدپذیر و سرمایهگذاری گسترده در زیرساختهای انرژی. این وضعیت پرسش مهمی مطرح میکند: آیا آمریکا با این سیاستها دارد عملا راه را برای برتری همهجانبه چین در این رقابت سرنوشتساز
باز میکند؟ و آیا اقدامات ترامپ با تصویب این قانون، سرعت افول هژمونی آمریکا را افزایش میدهد؟
اول: هوش مصنوعی؛ میدان رقابت استراتژیک
مسابقه هوش مصنوعی به عرصهای برای رقابت استراتژیک جهانی تبدیل شده است. معاون رئیسجمهور آمریکا «جی. دی. ونس» در ۲۱ مه ۲۰۲۵، توسعه هوش مصنوعی را به مسابقه تسلیحاتی با چین تشبیه کرد و تأکید کرد که برتری در این حوزه، معادله قدرت در آینده را تعیین خواهد کرد،
نه فقط در عرصه اقتصادی، بلکه در ابعاد نظامی و استراتژیک.
ونس در مصاحبههایش گفته است که فاصله بین آمریکا و چین در برخی فناوریهای حیاتی هوش مصنوعی تنها چند ماه تا دو سال است و هر گونه عقبنشینی در روند نوآوری میتواند به از دست دادن همیشگی رهبری منجر شود.
این توضیح نگرانی عمیق از پیشرفت سریع چین در این حوزه را نشان میدهد، چرا که فاصله میان هوش مصنوعی آمریکا و چین به چند ماه رسیده است.
این تهدید قرار بود واشنگتن را وادار کند سرمایهگذاری عظیمی در زیرساختهای لازم برای توسعه و بهرهبرداری از سیستمهای پیشرفته هوش مصنوعی انجام دهد، به ویژه مراکز داده عظیمی که عمدتا بر انرژی پاک تکیه دارند.
این مراکز که شامل هزاران سرور هستند، ستون فقرات مدلهای پیچیده هوش مصنوعیاند و نیازمند سرمایهگذاری کلان در حوزه انرژی برق هستند. این حجم بزرگ سرمایهگذاری فشار بسیار زیادی بر منابع انرژی و زیرساختهای برق در آمریکا وارد میکند و زمینهساز بحران احتمالی
انرژی در دهه آینده خواهد بود.
دوم: مصرف برق سرسامآور هوش مصنوعی
گسترش سریع کاربردهای هوش مصنوعی به طور مستقیم به افزایش بیسابقه تقاضای برق منجر شده است. هر مرکز داده، مصرف برقی برابر با مصرف سالانه صد هزار خانوار دارد.
با وجود بیش از ۲۵۰ پروژه مرکز داده در دست ساخت در آمریکا، میتوان گفت که رقابت در حوزه هوش مصنوعی عملا به رقابتی برای تأمین برق بدل شده است.
این پروژههای عظیم به شبکه برقای اضافه میشوند که خود با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند، چرا که برای پاسخگویی به این نوع تقاضای رو به رشد و نوسانی طراحی نشده است. پیشبینی میشود که این تقاضا سالانه ۱۵ درصد افزایش یابد که فشار زیادی بر شبکه برق وارد
میکند.
افزایش تقاضا همراه با ضعف زیرساختها و ازدحام در شبکههای فشار قوی میتواند منجر به درگیری شدید بر سر انرژی میان بخشهای مختلف شود، تهدیدی برای ثبات شبکه برق ملی و احتمالا باعث قطع مکرر برق و افزایش قیمت انرژی خواهد بود. این شرایط میتواند آمریکا را در آینده
به سمت تجربه بحران انرژی مشابه کشورهای در حال توسعه سوق دهد، اگر سیاستهای جاری تغییر نکند.
سوم: نقش حیاتی انرژی پاک در پر کردن این شکاف
در مواجهه با تقاضای فزاینده انرژی از بخش هوش مصنوعی، انرژی پاک به عنوان عاملی کلیدی در جبران این کمبود شناخته شده است. پیش از تغییرات اخیر در سیاستهای مالیاتی که کنگره به فشار ترامپ تصویب کرد، دولت بایدن اهمیت استراتژیک انرژیهای تجدیدپذیر را به عنوان ستون
اصلی امنیت انرژی و برتری فناوری درک کرده بود.
در این راستا، دولت به طور گستردهای به حمایت از انرژیهای تجدیدپذیر از طریق قانون کاهش تورم (Inflation Reduction Act – IRA) متکی بود، که بزرگترین سرمایهگذاری تاریخ آمریکا در زمینه مقابله با تغییرات اقلیمی و توسعه انرژی پاک محسوب میشود. این قانون اجازه
داد تا ظرفیت تولید انرژی خورشیدی، بادی و هیدروژن سبز به سرعت افزایش یابد.
دادههای اولیه نشان میدهند که قانون کاهش تورم تأثیرات مثبت خود را آغاز کرده و آمریکا شاهد رشد قابل توجهی در پروژههای انرژی تجدیدپذیر بوده است. با این حال، این پیشرفت اکنون در معرض تهدیدی بزرگ قرار دارد؛ به خاطر تغییرات سیاستهای مالیاتی که «طرح قانون بزرگ
زیبا» به آنها وارد کرده است.
این تغییرات انگیزههایی را که پیشتر رشد انرژی پاک را حمایت میکردند، تضعیف میکند و آمریکا را به نقطه شروع در رقابت انرژی بازمیگرداند، تا جایی که این کشور را بیش از پیش در معرض بحران انرژی در آینده نزدیک قرار میدهد.
چهارم: قانون ترامپ؛ کاهشهای مالیاتی و کسری بودجه فاجعهبار
در ۱۹ ژوئیه ۲۰۲۵، دونالد ترامپ قانون «طرح قانون بزرگ زیبا» (One Big Beautiful Bill Act) را امضا کرد؛ قانونی که نقطه عطف مهمی در مسیر بحران احتمالی انرژی آمریکا محسوب میشود. این قانون، که با شعار تحریک اقتصاد به اجرا درآمد، کاهشهای مالیاتی هنگفتی به ارزش
۴.۵ تریلیون دلار را شامل میشود.
مسئله اصلی این است که این کاهشها تأمین مالی کافی ندارند، یعنی به بدهی عمومی اضافه شده و کسری بودجه فدرال را تشدید میکنند؛ کسریای که انتظار میرود تا سال ۲۰۳۴ به ۳.۳ تریلیون دلار برسد.
این کمبود منابع مالی باعث افزایش شدید کسری بودجه میشود و توانایی دولت در سرمایهگذاری در بخشهای حیاتی را محدود میکند. برای تأمین این کاهشهای مالیاتی، ترامپ سقف بدهی را تا ۵ تریلیون دلار افزایش داد که حجم بدهی ملی را به سطوح بیسابقهای میرساند.
نکته نگرانکنندهتر آن است که این قانون تنها به کاهشهای مالیاتی بدون بودجه اکتفا نکرده، بلکه در عین حال هزینههای استراتژیک در بخشهای حیاتی، به ویژه در حوزه انرژی پاک، را نیز کاهش داده است.
این رویکرد بازتابدهنده نگرشی اقتصادی و سیاسی است که کاهش مالیاتهای کوتاهمدت را بر سرمایهگذاری بلندمدت در زیرساختهای حیاتی و انرژی پایدار ترجیح میدهد.
این سیاست مالی، توانایی آمریکا را در پاسخگویی به نیازهای آینده انرژی خود به شدت تهدید میکند و احتمال وقوع بحران عمیق انرژی را افزایش میدهد.
پنجم: پیامدهای قانون بر ظرفیت تولید برق
تأثیرات منفی «طرح قانون بزرگ زیبا» تنها محدود به اعداد و ارقام مالی نیست، بلکه به هسته توانایی آمریکا در تولید برق نیز نفوذ میکند.
بر اساس تحلیلی دقیق و جامع از مرکز «Energy Innovation»، این قانون منجر به کاهش چشمگیری در ظرفیت برق مورد انتظار در دهه آینده خواهد شد.
برآوردهای این مرکز نشان میدهد که آمریکا حدود ۳۴۴ گیگاوات از ظرفیت برقی را که قرار بود به شبکه ملی افزوده شود، از دست خواهد داد؛ ظرفیتی که معادل انرژی مورد نیاز برای تامین برق نیمی از خانههای آمریکایی است.
این کاهش ظرفیت برق به طور مستقیم ناشی از لغو یا کاهش مشوقهای مالیاتی است که پیشتر پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر را حمایت میکردند. این کمبود ظرفیت تنها به بخش هوش مصنوعی آسیب نمیزند، بلکه صنایع دیگر و مصرف خانگی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
با افزایش تقاضای کلی برق و نبود ظرفیت تولید کافی، آمریکا با چالشهای جدی مواجه خواهد شد؛ از جمله افزایش قیمت برق، احتمال بالاتر قطعی برق، و کاهش اطمینان شبکه. افزون بر این، کاهش سرمایهگذاری در انرژی پاک روند مبارزه با تغییرات اقلیمی را نیز مختل میکند.
حتی راهحلهای سنتی برای تامین انرژی، مانند ساخت نیروگاههای هستهای، نیازمند سالها زمان برای تکمیل و ادغام در شبکه برق ملی هستند.
ششم: چین از خلأ موجود بهره میبرد
در حالی که آمریکا گامهایی سیاسی برمیدارد که میتواند توان تولید انرژی پاکش را تضعیف کند، چین این خلأ راهبردی را به شکلی هوشمندانه برای تقویت سلطه خود در این حوزه به نفع خود به کار میگیرد.
چین سرمایهگذاریهایش در انرژی پاک را به شکل قابل توجهی افزایش داده است. آمارهای اخیر نشان میدهد که تنها در پنج ماه اول سال ۲۰۲۵، چین ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر خود را چهار برابر آنچه آمریکا در طول یک سال اضافه کرده، افزایش داده است؛ رقمی که معادل ۵۰ درصد
از ظرفیت کل جهان است.
این توسعه سریع ظرفیتهای انرژی تجدیدپذیر، بازتابدهنده چشماندازی استراتژیک و بلندمدت از سوی چین است. این کشور انرژیهای تجدیدپذیر را ستون اصلی امنیت انرژی خود میداند، چرا که با کاهش وابستگی به واردات سوختهای فسیلی، منابع انرژی باثباتی را برای حمایت از
رشد اقتصادی و صنعتی سریع خود، از جمله در بخش هوش مصنوعی، فراهم میآورد.
چین همچنین با سرمایهگذاری گسترده در انرژی پاک، موقعیت رقابتی خود را در بازارهای جهانی تقویت کرده است. این کشور اکنون بزرگترین تولیدکننده و صادرکننده تجهیزات انرژیهای تجدیدپذیر محسوب میشود که نفوذ اقتصادی و سیاسیاش را به طرز چشمگیری افزایش داده است.
این تفاوت در دیدگاهها و استراتژیها، آمریکا را در موقعیت رقابتی دشواری قرار داده است.
هفتم: سکوت «استراتژیک» چین
با وجود تأثیر جهانی چشمگیر «مشروع قانون بزرگ زیبا»، پکن واکنش رسمی به این تحولات نشان نداده است. این سکوت از سوی چین بار معنایی استراتژیک عمیقی دارد و رسانههای غربی آن را به مثابه بهکارگیری یک اصل قدیمی و هوشمندانه تفسیر کردهاند: «زمانی که دشمن در حال
اشتباه است، مداخله نکن.»
این اصل نشان میدهد که چین این قانون آمریکایی را صرفاً یک اشتباه سیاسی گذرا نمیبیند، بلکه گامی حسابشده میداند که واشنگتن را به شکلی سیستماتیک تضعیف میکند. این سکوت حاکی از اطمینان پکن به مسیر و استراتژی بلندمدت خود است.
علاوه بر این، این سکوت ممکن است بخشی از استراتژی گستردهتر چین باشد که هدفش جلوگیری از تشدید تنشها با آمریکا در این مقطع زمانی است، در حالی که به آرامی و مؤثر به تقویت ظرفیتهای داخلی خود ادامه میدهد.
هشتم: انتقادات گسترده داخلی
«طرح قانون بزرگ زیبا» در داخل آمریکا با انتقادات گسترده و تند مواجه شده است. یکی از منتقدان برجسته، کارآفرین سرشناس ایلان ماسک بود که این قانون را «دیوانگی ویرانگر» توصیف کرد.
این تعبیر نشاندهنده نگرانی عمیق درباره آن است که این قانون با کاهش مالیاتهایی که از انرژی پاک حمایت نمیکنند، وابستگی به منابع انرژی سنتی را تثبیت میکند؛ منابعی که زمان زیادی برای توسعه و بهرهبرداری نیاز دارند و در عین حال مانع نوآوری در بخشهای حیاتی
آینده میشوند.
این انتقادات که در زمانی مطرح میشوند که آمریکا با چالشهای بیسابقهای روبروست، فشارها بر دولت برای بازنگری در سیاستهای انرژی و مالیاتی خود و یافتن راهحلهای پایدارتر و جامعتر را افزایش دادهاند.