به گزارش تحلیل ایران درحالیکه تقریباً تمام توان سیاسی، اقتصادی و نظامی انگلستان بر جنگ روسیه و میدان جنگ در اوکراین متمرکز شده، تشکیلات جاسوسی این کشور، شاهد تحولات قابل توجهی است که به صورت خاص باید مورد توجه دولت و ملت ایران عزیز قرار
گیرد.در روزهای آخر تیر ماه (اواسط ژوئن 2025)، استارمر، نخستوزیر انگلستان، بلائیس مترولی (Blaise Metreweli) را به عنوان رئیس جدید سرویس اطلاعات مخفی (امآی6) منصوب کرد. مترولی از اوایل پاییز سال جاری جانشین سر ریچارد مور خواهد شد. دیوید
لمی، وزیر خارجه انگلیس، که مترولی باید به او گزارش بدهد و همچنین سر مور، هر دو از این انتخاب استقبال و حمایت کردند.نکته مهم در رابطه با مترولی این نیست که او اولین زنی است که در سابقه 116 ساله تشکیلات جاسوسی انگلیس، به ریاست این سازمان
میرسد بلکه مهم این است که این زن، به صورت مشخص دو دهه گذشته را در میدان عملیات، روی مسائل و امور مرتبط با ایران، متمرکز بوده است.
او حداقل به مدت 5 سال (2000 تا 2005) در منطقه خلیج فارس، به ویژه پایگاه امآی6 در سفارت انگلیس در امارات متحده عربی (ابوظبی و دوبی)، مستقر بوده است.
آشنایی به زبان فارسی و انگلیسی
مترولی تحصیلات خود را در رشته انسان شناسی در مقطع کارشناسی در دانشگاه کمبریج در سال 1998 به پایان رساند. او به زبان عربی مسلط است و برخی منابع از تسلط او به زبان فارسی نیز سخن گفتهاند اما در منابع جریان اصلی اشارهای به این تخصص نشده است.
مترولی مدتی را در دپارتمان ضد اطلاعات در کشورهای متخاصم در سرویس اطلاعات داخلی انگلیس (MI5) فعالیت کرد و از اوایل سال 2025 نیز ریاست اداره فناوری و نوآوری را در امآی6 (اداره کیو Q) بر عهده گرفت. در مجموع میتوان گفت که مترولی یک انسان
شناس مسلط به زبان و فرهنگ منطقه خلیج فارس (به ویژه ایران) است که توانمندیهای برجستهای در حوزه رمزگذاری و رمزگشایی و امنیت سایبری دارد. این ویژگیها در کنار تجربه عملیاتی او در عرصه جاسوسی و ضداطلاعات، او را به یک مأمور و مدیر اطلاعاتی چند بُعدی تبدیل میکند
که به صورت مشخص قرار است دستگاه جاسوسی انگلیسی را روی ایران متمرکز سازد.
ترکیبی از تمرکز عملیاتی و تسلط بر راهبرد
مترولی در حلقههای آکادمیک و حکومتی به تخصص عمیق خود در رابطه با مسائل خاورمیانه، به ویژه ایران، عراق و کشورهای حاشیه خلیج فارس، شناخته میشود. وی این شهرت را با ترکیب فعالیت عملیاتی در عرصه اطلاعاتی و طراحی راهبردهای امنیتی، فراهم آورده
است و بخش اعظم دوران کاری خود را با استقرار در سفارتخانههای مختلف انگلیسی در منطقه شامات، خلیج فارس و شمال آفریقا سپری کرده است. در این دوران او کارنامه خود را با تمرکز بر مسائل زیر تقویت کرده است:* هدایت عملیاتهای محرمانه
در رابطه با شبکه تأمین و آماد هستهای ایران* توسعه راهبردهای ضد-اطلاعاتی علیه تهدیدات سایبری تحت حمایت ایران که زیرساختهای انگلیس را هدف میگیرند* مشاوره به وزارت خارجه انگلیس در رابطه با مسائل حساس خلیج فارسی و تراکنش
سیگنالهای دیپلماتیک ایران در این منطقه* طراحی و توسعه راهبردهای تقابلی با عملیاتهای نفوذ و خرابکاری ایرانی در سطح دولتی در منطقه خاورمیانه.برخی منابع مدعی هستند که او روابط نزدیکی با تشکیلات اطلاعاتی
رژیم صهیونیستی دارد و به صورت مستقیم در عملیاتهای محرمانهای دخالت داشته که توسط رژیم صهیونیستی از طریق ابزارهای سایبری همچون پگاسوس و پالانتیر در داخل ایران و لبنان اجرا شدهاند.مترولی در دوران خدمت خود در
امآی5، سرویس اطلاعات داخلی انگلیس، به صورت خاص بر راهبردها و تاکتیکهای ضداطلاعاتی مسلط شده است و متعاقباً همگام با حضور انگلیس در عراق و افغانستان، به صورت مستقیم عملیاتهایی را هدایت کرده است که به اشکال مختلف به فعالیتهای ایران در منطقه مربوط بودهاند.
استقرار دراز مدت او در دوبی، گواهی بر این ادعا است.
ایران در کانون چشمانداز جدید تشکیلات جاسوسی انگلیس
بلائیس مترولی رویکرد عملگرایانه و تهاجمی خاصی دارد که سبب شده تا او اقدامات اخلالگرانه و پیشدستانه را به رویکرد واکنشی و محدود کننده، ترجیح دهد و از همین جهت به صورت ویژهای در میان مقامات امنیتی واشنگتن،
تلآویو و پاریس محبوب است. او در تمام دوران خدمت خود با عوامل و مدیران امنیتی آمریکایی، فرانسوی، آلمانی و البته اسرائیلی در منطقه خلیجفارس همکاری نزدیکی داشته است.به نظر میرسد بهرغم تمام درگیریهای عمیق انگلیس
در اروپا، به ویژه در رابطه با جنگی که ناتو علیه روسیه در اوکراین دنبال میکند، همچنان دولت استارمر اصرار دارد بخش مهمی از توان جاسوسی برونمرزی خود را روی ایران متمرکز کند. محیط ژئوپلتیک کنونی در منطقه، بسیار متشنج است. تجاوز مستقیم رژیم صهیونیستی به ایران
به میزان قابل توجهی نقاط ضعف و آسیبپذیری امنیت انرژی غرب را تشدید کرده است. این درحالی است که ایستادگی ایران در برابر این تجاوز و بالتبع اقدامات گسترده جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ برای تقویت منابع قدرت نرم و سخت، سبب شده تا حامی اصلی صهیونیستها
در اروپا، به شدت خود را در رابطه با ایران فعلی، در موقعیت ضعف ببیند و البته رقابت میان آمریکا و انگلیس برای دخالت در امور ایران، انگلیس را وادار به تصمیمات جدید کرده است.
به نظر میرسد با انتصاب این عامل اطلاعاتی مسلطه بر امور منطقه، یک
تغییر مسیر راهبردی در دستورکار دولت استارمر قرار گرفته است. انگلستان میخواهد
رویکرد کلنگر جهانی را با رویکرد متمرکز بر منطقه
جایگزین کند و یک برنامه کاملاً عملیاتی و روبهجلو را به سرویس جاسوسی برونمرزی خود محول نماید. این برنامه احتمالاً شامل این موارد خواهد بود:• تقویت ظرفیتهای عملیاتی محرمانه و چندلایه در منطقه خاورمیانه با تمرکز
بر خلیج فارس• افزایش تمرکز بر اطلاعات انسانی (HUMINT) (جاسوسی از طریق عوامل انسانی) در رابطه با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و نیروهای تحت حمایت آن در سراسر منطقه• تقویت همکاری و هماهنگی با سازمانهای جاسوسی آمریکایی، فرانسوی،
صهیونیستی و کشورهای حاشیه خلیجفارس• تشدید نظارت و رصد تمام فعالیتهای تهدیدآفرین احتمالی تهران در منطقه و فرامنطقهازجمله وجوه کمتر شناخته شده فعالیت مترولی، ارتباط او با جامعه روزنامهنگاری است. هرچند در منابع رسمی در این باره اطلاعات چندانی وجود
ندارد ولی او در کمبریج با لبی ایریس، ازجمله دبیران نشریه تلگراف لندن همدوره بوده است. با در نظر گرفتن تخصص مترولی در عرصه عملیات روانی، میتوان گفت مطبوعات ازجمله مهمترین ابزارهایی است که او به منظور دستکاری افکار عمومی و اجرای عملیاتهای شناختی خود از آنها
بهره گرفته و خواهد گرفت.
باید منتظر چه چیزی باشیم؟
با در نظر گرفتن این نکات میتوان انتظار داشت که تشکیلات جاسوسی برونمرزی انگلستان قرار است حول محورهای زیر فعالیتهای خود را تحت نظر مترولی پیش ببرد:1) دکترین ایجاد اخلال پیشفعالمترولی در
تمام سالهای فعالیت خود، از اقدامات پیشدستانه علیه تهدیدات احتمالی، حمایت کرده است. میتوان انتظار داشت عملیاتهای محرمانه تهاجمیتری در راه است تا داشتههای راهبردی و تاکتیکی ایران را در خارج از مرزهای کشور، هدف قرار دهند. به ویژه واحدهای سایبری و مراکز لجستیکی
مرتبط با جمهوری اسلامی ایران.2) تمرکز بر نفوذ و اطلاعات نادرستبا توجه به افزایش نفوذ ایران در منطقه، به ویژه پس از جنگ 12 روزه، احتمالاً MI6 عملیاتهای روانی خود را برای مقابله با روایت تهران در رسانههای
عرب زبان و فارسی زبان، گسترش دهد.3) یکپارچهسازی فناورانه عملیاتهامترولی در مصاحبهها و سخنرانیهای مختلف از ادغام هوش مصنوعی و ابزارهای اطلاعاتی داده-محور حمایت کرده است و معتقد است که این فناوریها باید در
چارچوبهای جاسوسی انسانی سنتی، ادغام شوند. بنابراین میتوان انتظار داشت که هماهنگی و همکاری میان MI6 و مقر ارتباطات حکومتی (GCHQ) (همتای اناسای در انگلستان) افزایش یابد و بالتبع عملیاتهای سایبری با منشأ انگلیسی علیه ایران نیز هم به لحاظ
تعداد و هم از نظر پیچیدگی، افزایش پیدا کند.4) هماهنگی اطلاعاتی در میان متحدینبا قرار گرفتن مترولی بر کرسی ریاست MI6، این تشکیلات جاسوسی، حجم عملیاتهای مشترک خود را با متحدینش، به ویژه CIA، موساد و سرویس اطلاعات
خارجی فرانسه، افزایش خواهد داد؛ به صورت خاص این فعالیت فزاینده مشترک بر فعالیتهای هستهای ایران، برنامههای ایران در سوریه و لبنان متمرکز خواهند بود.
جمعبندی
به نظر میرسد که انگلستان در مواجهه با تهدیدات نامتقارن، رقابت پررنگ ایدئولوژیک و جنگ ترکیبی جاری، با انتصاب مترولی بر ریاست MI6 چیزی فراتر از یک جابهجایی پرسنلی را دنبال میکند.
کارنامه مترولی به خوبی توضیح میدهد که MI6 خود را برای اجرای عملیاتهای مشترک عمیق، تهاجمی و پیشدستانه آماده میکند که به صورت خاص روی ایران متمرکز خواهند بود. در مواجهه با ژئوپلتیک کنونی غرب آسیا، به نظر میرسد اولویتهای امنیتی-اطلاعاتی
انگلستان اکنون قرار است با قرار دادن یک عامل مسلط به جاسوسی انسانی و عملیاتهای ضد اطلاعاتی بر کرسی ریاست MI6، فعالیتهای جاسوسی از برنامه هستهای و برنامه موشکی ایران را تقویت کرده و ابتکارعمل جمهوری اسلامی در منطقه (محور مقاومت) و فرامنطقه (گسترش تعاملات
با چین و روسیه) را ناکام بگذارد.با در نظر گرفتن احتمال حضور مجدد بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ایران، میتوان ادعا کرد که محور شرارت دستور کار جدیدی را به متحدین اروپایی خود در حوزه اطلاعاتی ارائه کردهاند تا با قرار دادن یک
جاسوس کارکشته مسلط به مسائل ایران، فعالیتهای جاسوسی خود را برای جمعآوری اطلاعات در رابطه با تمام برنامههای زیرساختی، نظامی و امنیتی ایران تقویت کنند و همزمان با همکاری هستههای تروریستی صهیونیست در داخل و پیرامون ایران، دور جدیدی از تجاوز علیه ایران را
در قالب ترورهای مختلف، آغاز کنند.