به گزارش تحلیل ایران ، در شرایطی که سه کشور اروپایی ـ آلمان، فرانسه و انگلیس ـ روند فعالسازی مکانیسم ماشه را آغاز کردهاند، نشریه ژئوپلیتیکی «کریدل» در گزارشی نوشت: «ایران می تواند قواعد بازی را تغییر دهد. مختلکردن جریان انرژی اروپا گام منطقی بعدی است.
در سال ۲۰۲۳، آلمان روزانه ۱.۵ میلیون بشکه، فرانسه ۹۰۰ هزار بشکه و انگلیس ۹۰۰ هزار بشکه نفت از غرب آسیا وارد کردند. این اقتصادهای شکننده که هماکنون زیر فشار تحریمهای روسیهاند، تاب ضربه تازهای ندارند.»
سؤال اساسی اکنون این است: ایران چه اهرمهایی برای پاسخ متقابل در اختیار دارد؟ آیا میتواند توازن تهدید را برقرار کند؟ و مهمتر اینکه در صورت تداوم فشارهای یکطرفه، ایران چگونه میتواند با تغییر قواعد بازی، معادله را به نفع خود بازتعریف کند؟
نفت، نقطه ضعف غرب
اروپا و از جمله سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان در مسیر سیاستهای ضد روسی خود، دستکم از سال ۲۰۲۲ به بعد، با بحران انرژی گستردهای روبهرو شده و هنوز به ثبات نرسیده است. با توجه به جایگاه غرب آسیا در تأمین نفت اروپا، هرگونه تغییر ویژه در منطقه، بهویژه در
مسیرهای انرژی مانند خلیج فارس، بلافاصله بر قیمتها، بازارها و امنیت انرژی اروپا اثرگذار خواهد بود.
ایران در این معادله یک بازیگر کلیدی است. حتی اگر صادرات رسمی نفت ایران به اروپا در سطح محدودی باشد، نفوذ منطقهای ایران در خلیج فارس، دریای عمان، یمن و عراق این امکان را فراهم کرده که هرگونه اختلال در امنیت انرژی را به عنوان ابزار فشار ژئوپلیتیک به کار گیرد.
سلاح انرژی در دستان ایران
در کنار موقعیت ژئوپلیتیکی، خود انرژی نیز یک سلاح است. ایران دارای ذخایر عظیم نفت و گاز است که میتواند در صورت لزوم با قیمتهای رقابتی وارد بازارهایی خاص شود و نظم بازار جهانی را به هم بریزد. ایران هماکنون همکاریهایی با چین و روسیه دارد که از این مزیت
برای برهم زدن انحصار غرب بهره میبرند.
در صورت تشدید فشار، تهران میتواند در چارچوب قراردادهای دوجانبه با کشورهای نیازمند انرژی (از جمله برخی کشورهای شرق اروپا یا کشورهای آفریقایی)، صادرات هدفمند را پیش ببرد؛ اقدامی که موقعیت تروئیکای اروپا را تضعیف میکند و تنوع بازار ایران را افزایش میدهد.
تبدیل پروژه انزوای تحمیلی غرب به انزوای غرب
ایران در مواجهه با اقدامات خصمانه تروئیکای اروپا و آمریکا، بهویژه پس از جنگ اوکراین، تمرکز ویژه ای بر همکاری راهبردی با روسیه و چین داشته است. قرارداد همکاری ۲۵ساله با چین و همکاریهای راهبردی با روسیه بخشی از این روند است.
در پاسخ به مکانیسم ماشه، ایران میتواند این همکاریها را تعمیق دهد؛ مثلاً با فعال تر شدن در سازمانهای منطقهای مانند بریکس، شانگهای، و همچنین گسترش ائتلاف اقتصادی غیرغربی، عملاً پروژه انزوای تحمیلی غرب را به انزوای غرب بدل کند.
هزینهسازی تحریم برای اروپا
تروئیکای اروپا گمان میکند که با فعالسازی مکانیسم ماشه میتواند ایران را به عقبنشینی وادار کند. این در حالی است که ایران با اتکا به تجربه حداقل ۱۰ سال گذشته- در دوران پسابرجام- و نیز با توجه به نظم جدید جهانی و افول غرب، میتواند با اتخاذ دیپلماسی فعال،
هزینهسازی تحریم برای سه کشور اروپایی را در اولویت قرار دهد. این دیپلماسی نه فقط در شورای امنیت، بلکه در عرصههای اقتصادی، منطقهای، فرهنگی و امنیتی نیز معنا پیدا میکند.
اروپا هنوز از تبعات زمستان سخت ۲۰۲۲ خارج نشده است. ذخایر گاز بسیاری از کشورها پر نیست، زیرساختهای وارداتی همچنان شکنندهاند و اتکای بیش از حد به «ال ان جی» آمریکا، هزینه سنگینی برای دولتها و مصرفکنندگان اروپایی داشته است.
هرگونه ناامنی در خلیج فارس یا افزایش تنش با ایران، بلافاصله منجر به افزایش قیمت انرژی و تورم در اروپا خواهد شد. این وضع، بهویژه در شرایط فعلی که اروپا با اعتراضات عمومی، فشار رفاهی و بحرانهای سیاسی روبهروست، تهدیدی واقعی برای طرف اروپایی محسوب میشود.
تضعیف منافع اروپا و آمریکا در منطقه غرب آسیا
منافع تروئیکای اروپا و آمریکا در منطقه غرب آسیا فقط به انرژی محدود نمیشود. تجارت جهانی، امنیت دریایی، کریدورهای لجستیکی و مسیرهای ترانزیتی نیز تحت تأثیر تحولات این منطقهاند. ایران میتواند با استفاده از نفوذ خود در منطقه، این منافع را تهدید یا مدیریت کند.
در پاسخ به فشارهای غرب، ایران میتواند تمرکز خود را بر اتحادهای منطقهای بگذارد. نزدیکی بیشتر با کشورهای همسایه و از جمله تعمیق همکاری با عراق و افغانستان و تقویت محور مقاومت، نهتنها امنیت ملی را تقویت میکند بلکه اهرم فشار ایران را افزایش میدهد.
در نهایت اگر غرب بخواهد مسیر فشار و تحریم را ادامه دهد، دیگر جایی برای دیپلماسی باقی نمیماند. ایران میتواند تصمیمهایی اتخاذ کند که تأثیر ژرفی بر آینده معادلات منطقه و جهان بگذارد: از خروج رسمی از برجام گرفته تا آغاز مجدد غنیسازی ۹۰ درصدی، قطع همکاری
با آژانس، یا حتی گامهای سختافزاری در خلیج فارس. به عقیده کارشناسان همه این گزینهها باید بهطور رسمی یا غیررسمی روی میز بمانند.
فعال شدن مکانیسم ماشه، اگرچه در ظاهر یک اقدام حقوقی در چارچوب برجام است، اما در واقع گامی سیاسی برای فشار مضاعف بر ایران است. آمریکا و تروئیکای اروپا میخواهند از ابزار تهدید استفاده کنند تا امتیاز بگیرند. اما تجربه نشان داده تهدید زمانی اثر دارد که طرف
مقابل واکنشی نداشته باشد.
امروز، ایران نهتنها ابزار واکنش را در اختیار دارد، بلکه میتواند قواعد بازی را هم تغییر دهد.